نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

نورالأصفیاء
آخرین نظرات

راه های شناخت امام حق از پیشوای باطل

جمعه, ۱ دی ۱۳۹۱، ۰۲:۵۰ ب.ظ

بسم الله ...

وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا

از نظر لغت، امام «آن است که از وى پیروى و به وی اقتدا شود؛ خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن و حق باشد یا باطل. جمع آن نیز ائمّه است».[1]

قرآن کلمه امام را بر هر دو مورد حق و باطل اطلاق کرده است. در یک جا در مورد امامان حق مى‏فرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا[2]؛ ما آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می‌کردند». همچنین در وصف ائمه باطل می‌فرماید: «أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[3]؛ پیشوایانى که مردم را به سوى آتش مى‏خوانند».

با توجه به جایگاه تأثیرگذار رهبران در جامعه و سرنوشت انسان‌ها، شناخت امامان حق از امامان باطل، به عنوان پیش درآمد چرایی اطاعت و پیروی از آنها ضروری است. لذا برای شناخت این دو رهبر جامعه، باید به ملاک‌هایی که در متون دینی آمده توجه نمائیم. آنچه در ذیل می‌آید، گوشه‌ای از این معیارهاست:
1
ـ الگو قراردادن کتاب الهی و سنت نبوی صل الله علیه و آله وسلم
قرآن به عنوان آخرین کتاب تشریعی، در بردارندة برنامه‌ای کامل برای نجات انسان خاکی و نیل او به درجة علیین و ابرار است و پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلم  به عنوان آخرین نبی، مجری برنامه‌های اسلامی است. امام و پیشوای جامعه، باید اولاً خود تربیت یافتة اسلام باشد و ثانیاً کتاب الهی و سنت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم  را برای خود  الگو، و مسیر حکومت خود را در چارچوب این صراط مستقیم قرار دهد. چنانچه امیر المؤمنینj می‌فرمایند: «همانا مردم دو دسته‏اند؛ گروهى پیرو شریعت و دین، و برخى بدعت گزارند که از طرف خدا دلیلى از سنّت پیامبر، و نورى از براهین حق ندارند».[4]
علاوه بر آن، امام باید با بدعتهایی که خلاف کتاب الهی و سنت نبوی صلی الله علیه و آله وسلم  پایه‌گذاری می‌شود، با قاطعیت مبارزه کند. هم‌چنان که حضرت علیj می‌فرمایند: «ما دانستیم آنچه را رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم  به گفتار صحیح به ما آموخت، من سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  را زنده می‌کنم و بدعت را می‌میرانم».[5]  لذا پیشوایی مثل یزید که تربیت یافتة مکتب اسلام نبوده و به مقابله با این دین مقدس می‌پردازد و پایه گذار بدعت است، پیشوای باطل شمرده می‌شود.
یزید صراحتاً موضوع رسالت و نزول وحى بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم  را انکار مى‏کرد و همچون جد خود ـ ابوسفیان ـ همه را پندارى بیش نمى‏دانست، چنانکه پس از پیروزى ظاهرى بر حضرت حسین بن علی علیهماالسلام ضمن اشعارى گفت: «هاشم با مُلک و حکومت بازى کرده است؛ نه خبرى از عالم غیب آمده و نه وحی‌ای نازل شده است»![6]
اما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  امام بر حقی است که در آینده خواهد آمد و چون مطیع دستور‌های خداوند است و روش و سنت اجداد طاهرینش را دارد، اطاعت از او واجب می‌باشد.
حضرت علیj در این باره می‌فرمایند: «او (حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف ) خواسته‏ ها را تابع وحى مى‏کند، هنگامى که مردم، هدایت را تابع هوس‏هاى خویش قرار مى‏دهند و در حالى که مردم به نام تفسیر، نظریّه‏ هاى گوناگون خود را بر قرآن تحمیل مى‏کنند، اندیشه‌ها را تابع قرآن مى‏سازد».[7]  امام باقرj نیز می‌فرمایند: «همانا دنیا به پایان نمی‌رسد، تا آنکه خداوند عزّوجلّ مردى از خاندان مرا برانگیزد که به کتاب خدا عمل کند».[8]
2
ـ  پرهیز از دنیا زدگی
ثروت و متاع دنیا اگر در مسیر صحیح قرار بگیرد، نه تنها بد نیست، بلکه نیاز حقیقی جامعه و کمک بزرگی در راه کمال حقیقی انسان است. بر این اساس، اگر حاکم جامعه خود، در مسیر صحیح اقتصادی باشد و مردم را به این مسیر، راهنمایی کند امام حق است، چنانچه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  می‌فرمایند: «اما پیشوایی که خود در مسیر مال‌اندوزی باشد و حتی چشم خیانت به بیت المال مسلمین بدوزد و از مال مردم، کاخ  و اسباب خوش‌گذرانی برای خود و اطرافیان خود فراهم کند، پیشوای باطل است». امام علیj نیز در این باره فرموده‌اند: «و لکنّکم کثّرتم الأموال، و تحیّرتم على الضّعفاء، و قطعتم الرّحم الّذی بینکم ، فأیّ عذر لکم؟ ؛ لیکن شما اموالى فراوان انباشتید و ضعفاى مؤمنین را در حیرت افکندید (که راه چاره ندانند و از دین و پشتیبانى دین از آنان ناامید گردند».[9] اما آیندة بشریت را پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم  این گونه بشارت داده‌اند: «شما را به آمدن مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف  مژده مى‏دهم؛ که در زمان اختلاف مردم در میان امّت من برانگیخته مى‏شود ... اهل آسمان و اهل زمین از او خرسند خواهند بود؛ او اموال را به طور مساوى میان مردمان تقسیم مى‏کند (و امتیازى براى کسى قائل نمى‏شود)».[10]
3
ـ عدالت محوری نه حزب محوری
عدالت به معنای دادن حق هر صاحب‌حق، و تساوی و نفی هرگونه تبعیض می‌باشد.[11] می‌توان به جرأت گفت که سرچشمه همة خونریزی‌ها، جنایت‌ها و جنگ‌های خانمان‌سوز، ظلم و بی‌عدالتی و ستم انسان‌ها است.
قرآن، مجریانی را بر اجرای عدالت منصوب می‌کند؛ کما اینکه می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط؛[12] (و چگونه از انفاق شانه خالى مى‏کنید؟) با اینکه ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسیل داشتیم، و با ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت عمل کنند».
امام حق، مجری این دستور قرآنی است و وظیفه دارد تا آخرین قطرة خون خود در به سرانجام رساندن این خواستة فطری بشر، کوشش کند و نه تنها خود، باید عادل باشد، بلکه باید به طلب عدالت هم برخیزد.
حسین بن علی علیهماالسلام امام حق است؛ چون شعار جهانی خود را اینگونه زمزمه می‌کند: «وَ إِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا َّ بَرَما؛[13] من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ظالمین را جز ذلت نمی‌بینم». ایشان با این تفکر به مسلخ رفت تا عدالت خواهی به مسلخ نرود.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  هم امام حق است، چون نمایندة حق می‌باشد، چنان‏که در دعایی که از خود آن حضرت برای شب‏های ماه رمضان روایت شده (دعای افتتاح) آمده است: «اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلی وَلِیِّ أَمْرِکَ القائِمِ المُؤَمَّلِ وَ العَدْلِ المُنْتَظَرِ؛[14] پروردگارا درود بفرست بر ولیّ امرت که قیام کننده و امید مردم و عدل منتظر است».
پیامبر صل الله علیه و آله وسلم  نیز دربارة اوضاع زمین پس از ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف  در روایت مشهوری می‏فرماید: «فَیَمْلَأُ اْلأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛[15] پس زمین را از عدل و داد لبریز می‏کند، پس از آن که از ستم و بیداد لبریز شده است» و در مورد فراگیری عدالت حضرت می‌فرمایند: «یَسَعُهُمْ عَدْلُهُ؛ عدالتش فراگیر می‌شود».[16]
نتیجه
شناخت امام حق از ضروریات بوده به گونه‌ای که اگر انسان در تشخیص مصداق اشتباه کند، خسران او حتمی است، اما محورهایی چون الگو قرار دادن کتاب الهی و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، هم در مرحلة شعار و هم در مرحلة عمل ، پرهیز از دنیا زدگی و عدالت محوری می‌تواند در شناخت امام حق به انسان کمک کند.
--------------------------------------------------------------------------------

1 . 
قاموس قرآن، سید علی اکبر، قرشی، ج‏1، ص 119.
2 .
انبیا/73.
3 .
قصص/41 .
4 .
نهج البلاغه، ترجمه دشتی، ص339.
5 .
درر الأخبار، ص269.
6 .
سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص 176.
7 .
نهج البلاغه، ترجمه دشتی، ص259.
8 .
بهشت کافی، ترجمه روضه کافی، حمید رضا آژی، ص448.
9.
الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج‏6، ص694.
10 .
همان، ج‏5، ص 204.
11.
مدیریت، عدالت، مهدویت، سید صمصام الدین قوامی.
12.
حدید/ 25.
13.
بحار الأنوار ، ج‏44، ص 193.
14.
تهذیب‏الأحکام، ج 3، ص110.
15.
وسائل‏الشیعة، ج 16، ص 241.
16.
بحارالانوار، ج 51، ص 75.
پدیدآونده: محسن شریعتی . مرکزتخصصی مهدویت

۹۱/۱۰/۰۱
منتظران ظهور/ مجتبی دهقانی پوده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">