نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

نورالأصفیاء
آخرین نظرات

بسم الله ...

توسل و عشق به اهل بیت علیهم السلام در بین علما(1)

توسل و عشق به اهل بیت (علیهم السلام) در معارف دین:

توسل و عشق وافر به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت ایشان (علیهم السلام) از امتیازات خاص فرهنگ تشیع به شمار می رود که ریشه در آیات نورانی وحی و فرمایشات معصومین (علیهم السلام) دارد. در نظر شیعه نبی مکرّم اسلام(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت ایشان وسائط فیض الهی هستند که خداوند از طریق ایشان برکات خویش را بر بشر می فرستد و این وساطت هم در زمینة تکوین و هم در زمینة تشریع و هدایت بشر است و از طرف دیگر حیات و ممات ایشان یکسان است؛ از این رو تمسّک و توسل به این انوار پاک در دنیا باعث وساطت این بزرگواران نزد پروردگار و حل شدن مشکلات با افاضة الهی و موجب شفاعت آنها در قیامت می‎گردد و کسی که قدم در راه اطاعت از دستورات آنها بنهد رستگار خواهد شد.

لذا در زیارت جامعه که از لسان مبارک امام هادی(علیه السلام) صادر گردیده،اینگونه می‎خوانیم: «مَن أتاکم نجی و من لم یأتکم هلک ...من والاکم فقد والی الله و من عاداکم فقد عادی الله... بکم فتح الله و یکم یختم و بکم ینزل الغیث و بکم یمسک السماء أن تقع علی الارض ...من اراد الله بدأبکم ...»
«هر کس نزد شما آمد،نجات خواهد یافت و کسی که از شما فاصله گرفت هلاک می‎شود... هر کس شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر کس با شما دشمنی کند با خدا دشمنی کرده است... به شما خداوند آغاز می‎کند و به شما پایان می‎دهد و به وسیلة شما باران می‎فرستد و به وسیلة شما آسمان را نگه می‎دارد... هر که خدا را خواهد باید از طریق شما آغاز کند و به خدا تقرّب جوید...»
آیات نورانی قرآن نیز مؤیّد این سیرة رائج در بین شیعه است، «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیله»
«ای کسانی که ایمان آورده‎اید از خدا بترسید و برای نزدیک شدن به او وسیله بجوئید»وسیله ،در این آیة شریفه معنای وسیعی دارد و هر چیزی را که به کمک آن تقرّب به حضرت حقّ حاصل شود، شامل می‎گردد،اعم از ایمان به خدا، عبادت او، جهاد در در راه خدا و یا شفاعت پیامبر، امامان و بندگان صالح خدا. چنانچه امیر مؤمنان (علیه السلام) در موردی در ذیل این آیه فرمودند: «أنا وسیلَتُه » «من وسیلة تقرّب به خدا هستم »
و در مورد دیگر مصادیق «وسیلة تقرّب به خدا» را ایمان، نماز، روزه و جهاد معرفی کردند، «ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله سبحانه الایمان به و برسوله ...» سیرة عملی مسلمین در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) بر همین منوال بوده، که از پیامبر می‎خواستند نزد خداوند شفاعت آنها را بنماید و قرآن نیز بر آن صحّه گذاشته است.
روایات نیز در این زمینه بسیار است که به ذکر یک روایت از پیامبر(صلی الله علیه وآله) اکتفاء می‎کنیم. سلمان فارسی می‎گوید: از رسول خدا شنیدم که می فرمود: خداوند می‎فرماید ای بندگان من آیا چنین است که کسی حاجات بزرگی از شما می‎خواهد و شما حوائج او را بر نمی‎آورید مگر اینکه کسی را نزد شما شفیع قرار دهد که محبوبترین مردم به نزد شماست، آنگاه حاجت او را به احترام آن شفیع بر می‎آورید حال آگاه باشید و بدانید که گرامی ترین خلق و افضل آنان نزد من محمّد(صلی الله علیه وآله) ‌است و برادر وی علی وامامان پس از وی همانان که وسیله‎های مردم به سوی من هستند، اینک بدانید که هر کس حاجتی دارد و نفعی را طالب است یا آنکه دچار حادثه‎ای بس صعب و زیانبار گشته و رفعِ آنرا خواهان است، باید مرا به محمّد(صلی الله علیه وآله) و آل طاهرینش بخواند تا به نیکو‎ترین وجه آن را بر‎آورم.»
حال از همین روست که زندگی عالمان راستین سرشار از ابراز عشق و علاقه به انوار مقدّس معصومین(علیهم السلام) و توجّه و توسّل به آنهاست و خود نیز اذعان داشته و دارند که از مهمترین اسباب توفیق ایشان در رسیدن به مدارج علمی و معنوی توسّل به اهل بیت و عنایات ایشان بوده است.

توسل و توجه به اهل بیت(علیهم السلام) در کلام بزرگان :

حضرت امام خمینی (ره): «حق تعالی شأنه، چنانچه محمّد(صلی الله علیه وآله) و دودمان او را وسایط هدایت، راهنماهای ما مقرّر فرموده و به برکات آنها امّت را از ضلالت و جهل،نجات مرحمت فرموده به وسیلة شفاعت آنها، قصور ما را ترمیم و نقص ما را تتمیم فرماید و اطاعت و عبادت نا قابل ما را قبول فرماید.»
«ذکر خیر اصحاب ولایت و معرفت موجب صحبت و تواصل و تناسب می‎شود و این تناسب باعث تجاذب شود و این تجاذب باعث تشافع شود که ظاهرش اخراج از ظلمتهای جهل به انوار هدایت وعلم است، و باطنش ظهور به شفاعت است در عالم آخرت»

آیت الله شیخ محمّد بهاری همدانی(ره):

«باری چون قصد زیارت اولیاء حقیقی سلام الله علیهم را بنماید اولاً باید بداند که نفوس مقدّسه طیّبة طاهره چون از ابدان جسمانیّه مفارقت نمود و متصل به عالم قدس و مجردات گردید غلبه و احاطة ایشان به این عالم اقوی گردد و تصرفاتشان دراین نشأت بیش از سابق می شود و اطلاعاتشان به زائرین اتمّ و اکمل گردد... پس نسیم الطافشان و رشحات انوار آن بزرگواران بر زواّر و قاصدین ایشان و به جهت خواری دشمنانشان... و به امید استشفاع از برای بخشش گناهان و رجاء وصول بر فیوضات عظمیه رو به آن بزرگواران کند با مراعات آن آدابی که در کتب مزار ثبت است»
آیة الله قاضی (ره): ایشان در ضمن توصیه به زیارات مختلف و توسّل به اهل بیت (علیهم السلام)، اینگونه به شاگردان خویش توصیه می کنند: «قرائت زیارت جامعه در هر روز جمعه،مقصودم همان زیارت جامعة معروفه است .»

حضرت آیة الله العظمی بهاء الدینی (ره):

ایشان سفارش مؤکّدی نسبت به توسّل به معصومین(علیهم السلام) و بالاخص حضرت زهرا سلام الله علیها داشتند و می فرمودند :«ما می دانیم هر چه را که حضرت فاطمه سلام الله علیها امضا کند از نظر پیامبر و ائمه امضا شده است که هیچ حرفی روی آن نیست .»

حضرت آیة الله بهجت (حفظه الله):

«امام عین الله ناظره است ...امام زنده است، ناظر است قادر و مقتدر است. ائمه(علیهم السلام) حاضرند، می ‎بینند،جواب می دهند ... التفات ما کم است... زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید. اگر حال داشتید به حرم بروید... اگر حالتان مساعد نیست به کار مستجی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازة ورود بخواهید... همة زیارت نامه‎ها مورد تایید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهّم است. قلب شما بخواند ، با زبان قلب بخوانید...».

توسل و عشق به اهل بیت سلام الله علیهم در سیرة عملی بزرگان :

حضرت امام خمینی (ره): عشق و علاقه و توسّل ایشان به اهل بیت (علیهم السلام) زبانزد همة کسانی است که با ایشان ارتباط داشته‎اند. از جمله برنامه‎های ایشان در مدّت 15 سالی که در نجف بوده‎اند، رفتن به زیارت امیرمؤمنان (علیهم السلام) سه ساعت از غروب گذشته در هر شب و خواندن زیارت جامعه و توسّل به ایشان بوده است. ایشان در تمام زیارات مخصوص امام حسین (علیهم السلام) در این مدّت از نجف به کربلا می رفتند و در تهران هم که بودند این زیارات از راه دور انجام می‎شد.
یکی از نزدیکان امام (ره)‌می گوید: «علاقة امام به اهل بیت(علیهم السلام) در حدّ و‎صف ناشدنی است.امام عاشق آنهاست .عاشقی که تا صدای یا حسین بلند می‎شود بی‎اختیار اشک می ریزد. ایشان که در شهادت فرزندشان حاج آقا مصطفی (ره) یک قطره اشک نریختند».

علامة امینی (ره) صاحب کتاب الغدیر:

«از ویژگیهای ایشان،عشق و ولای کامل او بود نسبت به آل محمد(علیهم السلام) عشقی وصف ناشدنی که می توان گفت «الغدیر»نیز در اثر همین عشق نوشته شد. در مجالس با صدای بلند بر مصائب آل محمّد(صلی الله علیه وآله)‌می گریست به طوری که دیگران و به خصوص اهل منبر و نوحه‎خوانان تحت تأثیر گریة ایشان منقلب می‎شدند،گویا یکی از آل محمّد در مجلس است و اگر گویندة مصیبت نام حضرت زهرا سلام الله علیها  را می برد آنگاه خون در رگهایش متراکم شده و چونان کسی که ظلم بر ناموس او رفته فریاد می‎زد و همراه اشک بی‎امان ، از چشمانش شعلة آتش بیرون می‎زد».
ایشان بارها به محضر امیر مؤمنان سلام الله علیه متوسل شده بودند و حاجت گرفته بودند، آیة الله بهاء الدینی نقل کرده‎اند؛مرحوم علامه موقعی به کتابی جهت نوشتن الغدیر نیاز پیدا کرده و به محضر امیر مؤمنان متوسل می‎شوند ولی مدتی می‎گذرد خبری نمی‎شود در آن حین روزی در حرم بوده‎اند یک عرب بیابانی می ‎آید رو به ضریح کرده و با جسارت می گوید: یا علی، اگر مردی کار مرا انجام بده.و هفتة بعد موقعی که علامه در حرم بوده در همان نقطه برمی‎گردد و می ‎گوید:یا علی، مردی، کارم انجام شد. علامه ناراحت می‎شوند که چطور حاجت ایشان روا نمی‎شود. شب در عالم رؤیا حضرت را زیارت کرده به ایشان می‎گویند: آخر آنها بدوی هستند و طبق طفولیتشان با ایشان بر خود می‎کنیم. نباید آنها را معطل کرد. اما شما که با ما آشنائی دارید،معطل هم بشوید از ارادت شما کاسته نمی‎شود. صبح فردا، پیر زنی کتابی را در دستمالی بسته محضر علامه می ‎آورد. علامه مشاهده می ‎کند که همان کتابی است که از حضرت خواسته بودند.

آیة الله العظمی حائری یزدی (ره) مؤسس حوزة علمیه قم:

ایشان دستور داده بودند همه روزه قبل از درس کسی قدری مصیبت حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) بخواند و سپس درس را شروع می کردند. این بزرگوار حتّی زمانی که مرجع تقلید بودند، در جلوی دستة عزاداری در کوچه و خیابان حرکت کرده و بسان مردم عادی بر سرو سینه می زدند و می فرمودند:من هر چه دارم از سیدالشهداء دارم.
آیة الله حائری قبل از سفر به ایران،در کربلا زندگی می‎کردند. خواب می‎بینند که به ایشان گفته می‎شود بیشتر از ده روز زنده نخواهند بود. ایشان خواب را فراموش می کنند. روز دهم که روز تعطیلی بوده با دوستان به باغات کربلا می روند ناگهان ایشان تب کرده و درد شدیدی بدن او را فرا می گیرد. بالاخره او را به منزل می‎آورند و در بستر می‎افتد. آنگاه خواب خود را به یاد می‎آورد ولی دیگر در حالت احتضار قرار گرفته‎اند. مشاهده می‎کند سقف شکافته شد و مأمورین ملک الموت برای قبض روح پائین آمدند.ایشان در آن حال توسل به آقا امام حسین (علیه السلام) پیدا کرده و می‎گویند: آقا جان، من نوحه‎خوان شمایم، مردن حق است ولی دست من خالی است و ذخیرة آخرت تهیه نکرده‎ام. اگر ممکن است تمدید بفرمائید. ناگهان مشاهده می کند شخصی از سقف پائین آمد و گفت: آقا تمدید فرمودند.و با آن دو نفر بر‎گشتند. ایشان بعد از رفتن آنها حالشان بهتر شده و از مرگ حتمی نجات می یایند به طوری که دیگران فکر می‎کردند مرده است. بعد از این ماجرا به ایران سفر نمودند ابتداءحوزة علمیة اراک و سپس قم را تشکیل داده و به آن رونق بخشیدند که موجب خیر و برکت زیادی برای تشیع شد.

علامة طباطبائی (ره):

آیة الله سید محمّد حسین حسینی طهرانی، دربارة عشق ایشان به اهل بیت اینگونه نوشته‎اند: «...نکتة اوّل دل بستگی ایشان به اهل بیت (علیهم السلام) بود و در حقیقت ولای اهل بیت برای ایشان به منزلة یک شمعِ شب افروز شبستانِ زندگی بود، نسبت به اهل بیت به خصوص امیر المؤمنین (علیه السلام) تا سر حدّ عشق دل بستگی داشت. هیچ به خاطر ندارم از اسم هر یک از ائمه بدون ادای احترام گذشته باشند. در مشهد که همه ساله مشرّف می شدند و تابستان را در آن جا می‎ماندند؛ وقتی وارد صحن حرم حضرت رضا(علیه السلام) می‎شدند بارها که در خدمتشان بودم می دیدم که دستهای مرتعش را روی آستانة در می‎گذاشتند و با بدن لرزان از جان و دل آستانة در را می بوسیدند.گاهی از محضرشان التماس دعائی درخواست می‎شد می‎گفتند: بروید از حضرت بگیرید، ما اینجا کاره‎ای نیستیم همه چیز آن جاست.»

ملاصدرا (ره):

این فیلسوف بزرگ هنگامی که در کهک اقامت داشت و به تحقیق و بررسی مسائل فلسفی می‎پرداخت؛ گهگاه از کهک به قم می‎آمد و برای حلّ مشکلات علمی از روح مقدّس حضرت معصومه(سلام الله علیها) استمداد می‎جست، که خود نیز در قسمتهائی از کتب خود به آن اشاره دارد.

آیة الله بروجردی (ره):

ایشان فرموده بودند: «دورانی که در بروجرد بودم، وقتی، چشمانم کم نور شده بود و به شدّت درد می‎کرد، تا اینکه روز عاشورا هنگامی که دسته‎های عزاداری در شهر به راه افتاده بود مقداری گل از روی سرِ یکی از بچه‎های عزادار دسته ـ که به علامت عزا بر سر خود مالیده بود ـ برداشتم و به چشمان خود کشیدم و در نتیجه فوراً چشمانم نور خود را باز یافت و دردش تمام شد.»
مرحوم محدث قمی(ره) می‎نویسد : « این حقیر نیز، هرگاه به سبب نوشتن زیاد، چشمم ضعف پیدا می‎کند تبرکّ می‎جویم به تراب مراقد ائمه (علیهم السلام) و مسّ کتابت احادیث و اخبار و بحمدالله چشمم در نهایت روشنی است.»

آیة الله العظمی مرعشی نجفی (ره):

ایشان که ارادت ویژه‎ای به خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله و همینطور زیارت حضرت معصومه سلام الله علیها داشتند، موقعی برای تهیه جهیزیه دخترشان، دست تنگ بوده ‎اند. متوسّل به حضرت معصومه سلام الله علیها می‎شوند و چیزی نمی‎گذرد که حاجت ایشان بر‎آورده شده و جهیزیه دخترشان فراهم می‎گردد.

آیة الله حاج سید مرتضی کشمیری(ره):

عارف کامل آیة الله قاضی(ره) فرموده‎اند: روزی در محضر آقا حاج سید مرتضی کشمیری برای زیارت مرقد حضرت ابا ‎عبدالله الحسین(علیه السلام) از نجف اشرف به کربلای معلی آمدیم و ابتدا در حجره‎ای که در مدرسه بازار بین الحرمین بود وارد شدیم. چون به در حجره رسیدیم دیدم قفل است. مرحوم کشمیری نگاهی به من کرد و گفت: آقای قاضی می‎گویند هر کس نام مادر حضرت موسی را به قتل بسته ببرد باز می ‎‎‎‎‎شود. مادر من فاطمه زهرا سلام الله علیها از مادر حضرت موسی کمتر نیست و دست به قفل برده و گفتند: یا فاطمه و قفل باز شد و ما وارد حجره شدیم.

آیة الله العظمی بهاءالدینی (ره):

عشق و علاقة فراوان به رسول الله صلی الله علیه وآله و شور و شوق بسیار به اهل بیت  سلام الله علیهم از اون کودکی در وجود ایشان بود. لذا از بچگی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خدمت می‎کردند و برای زوار آب می‎آوردند. ایشان جریان یکی از توسلات خویش به محضر حضرت رضا(علیه السلام) را اینگونه می‎گویند: «در اولین سفری که به مشهد مشرّف شدم، بیماری سختی داشتم، رو به سوی آن امام رئوف نموده عرض کردم : یابن رسول الله! ما با آنچه تا حال در مورد شما شنیدیم کاری نداریم تا خود مشاهده نکنیم کاری درست نمی‎شود. می‎خواهم مشاهده کنم که شما مریض را شفا می‎دهید،» کلام ایشان تمام می‎شود. دقایقی بعد نسیم سلامتی از آستان لطف رضوی به سوی ایشان می وزد و حال ایشان خوب می‎شود.

آیة الله العظمی گلپایگانی (ره):

ایشان موقعی به بیماری سختی مبتلا می‎شوند که تشخیص پزشکان در ایران سرطان اثنی عشر و یا لوزالمعده است و ایشان را برای عمل جراحی به انگلستان می‎برند . در همان شب اوّل که ایشان در بیمارستان بستری می‎گردند، چنانچه روش ایشان در مشکلات سخت توسّل به معصومین(علیهم السلام) بوده، متوسّل به محضر ولی عصرعجل الله فرجه می‎شوند صبح وقتی پزشک ایرانی همراه ایشان به سراغ معظم له می‎آید، می فرمایند: به پزشکان بگوئید: فعلا دست نگه دارند و معاینة مجدّد بشود. وقتی علّت را جویا می شوند می فرماید:« آقا امام عصرعجل الله فرجه فرمودند که من شفا پیدا کرده ام» و آزمایشات مجدّد نشان می‎دهد اثری از سرطان در وجود ایشان نیست.

آیة الله میرزا شیخ محمّد جواد انصاری همدانی(ره):

ایشان توصیة زیاد به توسّل به ساحت مقدّس معصومین(علیهم السلام) در زیر آسمان داشتند و خود از این راه به مقاصد بزرگی رسیده بودند. ایشان در نامه‎ها و دستورالعملهائی که به دوستان و طالبان معرفت داشتند، توسّل به ساحت مقدّس اباعبدالله الحسین(علیه السلام) را برای رسیدن به مقامات روحانی توصیه می‎نمودند.
و اولیاء‌خدا اینگونه خاضعانه، به محضر معصومین(علیهم السلام) متوسّل می‎شدند و برکات و توفیقات بسیاری را از این طریق کسب می‎نمودند. عشق وارادت آنها به این انوار پاک موجب عنایت آن بزرگواران به ایشان بوده و آنها را در طی مدارج معنوی و علمی رهمنون شده است.
منبع:اندیشه قم
نویسنده: مهدی رحیمی
۹۱/۱۰/۰۳
منتظران ظهور/ مجتبی دهقانی پوده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">