پیام تسلیت در پی درگذشت والده آقای دکتر احمدینژاد
يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۰۸ ب.ظ
بسم الله
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد دام توفیقه
درگذشت بانوی پرهیزگار و انقلابی والدهی ماجده را به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم تسلیت میگویم و برای ایشان رحمت و مغفرت واسعهی الهی را مسئلت مینمایم.
سید علی خامنهای
۲۳ بهمن۱۳۹۳
مادر ما مثل همه مادرهای ایران زمین، مثل همه مومنین، یک زن مومنه انقلابی بود. ایشان شاید بیست بار از نارمک یا از تهران نو ( خانه آنها در شرق تهران) تا میدان آزادی (در غرب تهران برای شرکت در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی) پیاده رفت و برگشت اما دیگر در 7 - 8 سال آخر عمر، درد پا و مشکلات جسمی دیگر اجازه این کار را به او نمی داد. »
«تا دو سه سال پیش مادرم می آمد در راهپیمایی یک جا توقف می کرد تا بقیه بروند و برگردند، امسال هم شب ۲۲ بهمن خدمت شان عرض کردیم که اگر تشریف می آورید برویم. شما داخل ماشین بنشینید تا ما برویم و برگردیم.»
« ایشان صبح بلند شد و نمازش را خواند. رسمش این بود که نماز صبحش طولانی بود. زود بلند می شد، وضو می گرفت، نماز می خواند، عبادت می کرد، نماز صبح را هم که می خواند هر روز صبح چند تا سوره یاسین می خواند و آل یاسین را می خواند، این کار حدود یک ساعت و ربع، یک ساعت و نیم طول می کشید اما آن روز (روزچهارشنبه) کمی کوتاهتر شد؛ شاید نیم ساعت، ۴۵ دقیقه و رفتند برای استراحت ، شاید چند ثانیه ای طول نکشید و یاعلی... (از دنیا رفتند).»
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد دام توفیقه
درگذشت بانوی پرهیزگار و انقلابی والدهی ماجده را به جنابعالی و سایر بازماندگان محترم تسلیت میگویم و برای ایشان رحمت و مغفرت واسعهی الهی را مسئلت مینمایم.
سید علی خامنهای
۲۳ بهمن۱۳۹۳
مادر ما مثل همه مادرهای ایران زمین، مثل همه مومنین، یک زن مومنه انقلابی بود. ایشان شاید بیست بار از نارمک یا از تهران نو ( خانه آنها در شرق تهران) تا میدان آزادی (در غرب تهران برای شرکت در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی) پیاده رفت و برگشت اما دیگر در 7 - 8 سال آخر عمر، درد پا و مشکلات جسمی دیگر اجازه این کار را به او نمی داد. »
«تا دو سه سال پیش مادرم می آمد در راهپیمایی یک جا توقف می کرد تا بقیه بروند و برگردند، امسال هم شب ۲۲ بهمن خدمت شان عرض کردیم که اگر تشریف می آورید برویم. شما داخل ماشین بنشینید تا ما برویم و برگردیم.»
« ایشان صبح بلند شد و نمازش را خواند. رسمش این بود که نماز صبحش طولانی بود. زود بلند می شد، وضو می گرفت، نماز می خواند، عبادت می کرد، نماز صبح را هم که می خواند هر روز صبح چند تا سوره یاسین می خواند و آل یاسین را می خواند، این کار حدود یک ساعت و ربع، یک ساعت و نیم طول می کشید اما آن روز (روزچهارشنبه) کمی کوتاهتر شد؛ شاید نیم ساعت، ۴۵ دقیقه و رفتند برای استراحت ، شاید چند ثانیه ای طول نکشید و یاعلی... (از دنیا رفتند).»
۹۳/۱۱/۲۶