اتهامی بزرگ
دوشنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۱، ۱۱:۱۷ ب.ظ
باسمه تعالی

«اتهامی بزرگ»
خلیفه دوم در بستر مرگ افتاده بود و هنوز تکلیف جانشین بعد از
خویش را مشخص نکرده بود...
اطرافیان نگران و مضطرب در تکاپو بودند که تا خلیفه زنده است، جانشین خویش را تعیین کند و امت اسلامی را بدون سرپرست رها نکند.
اطرافیان نگران و مضطرب در تکاپو بودند که تا خلیفه زنده است، جانشین خویش را تعیین کند و امت اسلامی را بدون سرپرست رها نکند.
از این رو عایشه، عبدالله بن عمر (فرزند خلیفه) را طلبید و به او گفت: "پسرکم، درود مرا به عمر برسان و به او بگو پیروان محمد
(صلی الله علیه و آله و سلم)
را بى سرپرست مگذار. براى خود جانشینى در میان ایشان برگزین و آنان را به گونه شتران افسار گسیخته رها مکن که به راستى من مىترسم آشوبى روى دهد.(1) زیرا اگر مردم را لگام گسیخته رها کنند بیم آن مىرود که کارشان به آشفتگى انجامد."
لذا عبدالله به نزد پدر رفت و گفت: "مردم مىگویند تو جانشینى
براى خود بر نمىگزینى؛ با این که اگر تو چوپان یا شتر چرانى داشته باشى که
او نزد تو بیاید و آن چه را که زیر دستش بوده، رها کند، مىگویى کوتاهى
کرده و کار را به تباهى کشانده است. اما سرپرستى مردم دشوارتر از سرپرستى
شتر و گوسفند است. اگر خداى بزرگ و گرامى را به گونهاى دیدار کنى که در
میان بندگانش جانشینى براى خود نگذاشته باشى، به او چه خواهى گفت؟"(2)
عمر گفت: "چه کس را تعیین کنم؟"
عبدالله در جواب گفت: "خرد خود را به کوشش وادار تا بدانى. در
این صورت در می یابی که اگر کسی را که بر روی زمینت کار می کند، به نزد
خویش فراخوانی، آیا دوست ندارى که او تا هنگامى که بر سر زمین باز گردد،
کسى را به جای خویش بنشاند؟"(3)
این ترس و نگرانی از رها کردن امت اسلامی بدون سرپرست، در زمان
معاویه نیز وجود داشت و او این حکم خردمندانه و چون و چرا ناپذیر را در
جانشینى بخشیدن به فرزندش یزید، دست آویز گردانیده و مىگوید: "من مىترسم
پیروان محمد را براى پس از خود همچون گله ای از میش هاى بدون چوپان رها
کنم."(4)
هر دو واقعه که در بالا نقل گردید، حکم عقل در انتخاب جانشین به منظور هدایت و رهبری امت اسلامی را روشن می سازد.
حال این سؤال از منکرین واقعه غدیر خم مطرح است که چگونه می
توان به این روشنگرى هاى خردمندانه که همه در پذیرفتن آن هم داستان اند،
پایبند بود و همزمان، اعتقاد داشت که خداوند و پیامبرش، به فکر سرپرست امت
پس از پیامبر نبودند و مردم را بدون سرپرست رها کردند؟! براستی آیا خداوند و
رسول خدا
(صلی الله علیه و آله و سلم)
از این موضوع و این حکم عقلایی غفلت ورزیدند و امت اسلامی را
پس از رسول اکرم به حال خویش واگذاشتند؟ آیا حقیقتا عقل بر این اندیشه گردن
می نهد و آنرا می پذیرد؟ پاسخ شیعه به این سؤالات منفی است. در حقیقت شیعه
ساحت مقدس پروردگار و آستان منور پیامبر اکرم
(صلی الله علیه و آله و سلم)
را منزه از این اتهام می داند و برای پاسخ به این پرسشها، غدیر را نشانی می دهد.(5)
(برگرفته از کتاب
"
الغدیر
"
،
تألیف
:
"
علامه عبدالحسین امینی
"
(با تلخیص و اضافات))
پاورقی ها:
1ـ الامامة و السیاسة، جلد 1، صفحه 22
2ـ سنن بیهقى، جلد 4، صفحه 149 از صحیح مسلم ـ سیرة
عمر از ابن جوزى صفحه 190 ـ الریاض النضرة، جلد 2، صفحه 74 ـ حلیة
الاولیاء، جلد 1، صفحه 44 ـ فتح البارى، جلد 13، صفحه 175 به گزارش از صحیح
مسلم
3ـ طبقات ابن سعد، جلد 3، صفحه 249
4ـ تاریخ طبرى، جلد 6، صفحه 170
5ـ در این راستا و برای آگاهی بیشتر، به مقاله
واقعه غدیر خم و اهمیت آن
مراجعه نمایید.
با تشکر از برادر روح الله مهرجو
۹۱/۰۸/۱۵