ماجرای عنایت حضرت زهراسلام الله علیها
بسم الله ...
ناگهان دیدم مجلسى برپا شده و رسول خدا و ائمه طاهرین و حضرت زهرا علیهم السلام نشسته اند و سید محمد باقر شفتى نیز کنار حضرت زهرا علیها السلام نشسته است.
به گزارش فرهنگ به نقل از حوزه : مرحوم آیت الله حاج شیخ ابراهیم کلباسى در زمان مرحوم آیتالله سید محمد باقر شفتى در اصفهان ، رود زندگى مىکردند و مرجعیت آن زمان را داشتند.
مرحوم کلباسى مىگوید : من در مسأله بسیار مهمى گیر کرده بودم و براى من حل نمىشد و هر چه کتابهاى علمى را مىدیدم، حل نمیشد.
چون خیلى ناراحت بودم ، در خواب نیز این مشکل به سراغم آمد . داشتم در خواب فکر مىکردم که ناگهان دیدم مجلسى برپا شده و رسول خدا و ائمه طاهرین و حضرت زهرا علیهم السلام نشستهاند و سید محمد باقر شفتى نیز کنار حضرت زهرا علیها السلام نشسته است .
گفتم : عجب مجلسى است . بروم و این مسأله مشکل را از حضرت فاطمه علیها السلام بپرسم: آمدم و زانو زدم، عرض کردم خانم ! من در این مسأله مشکل دارم . حضرت فرمودند : از فرزندم سید محمد باقر بپرس .
من در فکر فرو رفتم، دانش سید محمد باقر تا کجاست که ما خبر نداریم . سؤال کردم ، ایشان نیز حل کرد . از خوشحالى حلّ مسأله از خواب پریدم . دیدم نصف شب است . نماز شب و قرآن و دعایم را خواندم و بعد از نماز صبح آفتاب تازه مىخواست بیرون بزند ، بلند شدم و سوار بر مرکب ، به بید آباد رفتم .
حدود ساعت هشت بود. به خانه سید محمد باقر رفتم، دیدم طلبهها براى درس مىآیند . ایشان خیلى از من استقبال و احترام کرد، گفتم : جناب سید محمد باقر! من مشکل علمى دارم ، مطرح کنم ؟ فرمودند : دیشب در کنار مادرم زهرا علیها السلام که جواب شما را دادم .
تقوا انسان را این گونه میکند . تاریکیها ، بنبستها از بىتقوایى است . سند این حرف ما طبق این آیه است :
« وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»