برادر با ایمان و دوست رشید ما
سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۱، ۱۰:۵۵ ب.ظ
بسم الله ...
زندگینامه محمد بن محمد (شیخ مفید)

تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیر است . تحولاتی که به دست عالمان متعهد و فرزانگان اندیشمند پدید آمده است .
در این میان به سده چهارم هجری بر می خوریم که فتح الفتوح تاریخ شیعی است ؛ روزگاری که مردی بزرگ و اندیشمندی سترگ دائرة المعارفی جامع از معارف اسلامی تدوین کرد و قریب 50 سال پرچمدار عرصه های علمی ، فکری و فرهنگی مسلمین گردید و سرانجام بدانجا رسید که دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند و او را مفید لقب دادند.
بینش افروزی و دانش آفرینی وی بهمراه آگاهی از اوضاع دشمنان و اطلاع از جهان اطراف دست به دست هم داد و او را سلسله جنبان نهضت فکری و رنسانس علمی در قرن چهارم کرد و بدانجا رسید که صحیفه های سبز مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف به افتخار او صادر شد و حضرت ولی عصر علیه السلام وی را برادری گرامی و استوار خواند.
تولد
وی فرزانه ای تلاشگر گردید به طوری که پیش از دوازده سالگی از برخی محدثان روایت اخذ کرده و از استاد خویش ، شیخ صدوق قبل از بیست سالگی حدیث شنیده است .
تحصیلات و استادان
ابن حمزه طبری ، ابن داود قمی ، صفوان و شیخ صدوق دیگر اساتید محمد بودند که شهد شیرین دانش را در کام جان او ریختند.
در میان استادان وی عالمانی از شهرهای مختلف مانند قم ، بلخ ، مراغه ، همدان و شهر زور دیده می شوند.
جهان اسلام در عصر مفید
خلفای فاطمی- که شیعه اسماعیلی بودند - در مصر دولت نیرومندی تشکیل این دولت ابهت و جلال دربار بغداد کاسته شد و از طرفی سیف الدوله حمدانی و امرای آن خاندان در شام حکومت می کردند که آنها نیز افتخار شیعی بودن را داشتند.
در کنار این دو غوریان ، صفاریان و طاهریان و از همه مهمتر دولت آل بویه که از شیعیان مخلص و فرزانه اهل بیت علیهم السلام بودند در قسمت هایی از ایران و عراق قدرت یافتند.
دو سال پیش از ولادت شیخ مفید، احمد معزالدوله - در سال 334 - با ورود خود به بغداد و تأسیس شاخه ای از حکومت آل بویه در این شهر صفحه نوینی در تاریخ بغداد گشود. بهار فرصتی فراهم شد و شیعیان در پناه آل بویه از آزادی موجود بهره برده و عقاید خویش را نشر دادند.
سال 352 اولین عزاداری علنی شیعیان در عاشورا بر پا شد و در پی آن جشن عید غدیر روحی تازه در کالبد شیفتگان شیعی دمید. عزالدوله در سال 367 هجری به امارت رسید و در سال 367 با ریاست عضدالدوله ، بغداد رونقی تازه یافت و شور و نشاط علمی قابل توجهی بدست آورد. محمد بن محمد نعمان ، شیخ مفید در این عصر می زیست و با توجه به اوضاع ، از مقام و منزلتی بسیار برخوردار بود. بطوری که عضدالدوله به هنگام بیماری شیخ به دیدار او رفت و از وی عیادت کرد. شفاعت مفید در حق دیگران پذیرفته می شد و رهنمودهایش مورد قبول قرار می گرفت و این در حالی بود که بیش از 36 بهار از عمر پر برکت شیخ مفید نگذشته بود.
در این ایام مرجع قدرتمند و رهبر اندیشمند مسلمانان و شیعیان فرهیخته ، شیخ فرزانه ، مرحوم مفید بود.
بر کرسی زعامت شیعه
بیرق مبارزه در سده چهارم به دست این دانشمند بصیر بود. وی با استفاده از چشمه پاک و زلال وحی ، دانش و معرفت اصیل را به ارمغان آورد، نظر معتزله را شنید و آراء غلات را بدست آورده سخنان زیدیه را دانست و به هر یک جوابی منطقی و در خور ارائه داد و تا بدانجا پیش رفت که هر گروهی از آنان که در مناظره با شیخ مفید شرکت کردند. ساعتی بعد خموشی خجلت برگزیدند و با سکوت عجزآلود خود، نشان افتخار و سر بلندی را به دست شیخ سپردند. رساله های استوار، متین و دقیق وی و بیان اعتقادات شیعه با اسلوبی صحیح و کم نظیر توفیقی افزون بود که رهبری شیعیان را برای شیخ مفید پربارتر می نمود.
صحیفه های سبز
در اواخر ماه صفر 416 هجری بود که نامه ای از طرف حضرت برای شیخ فرستاده شد. بوسه سپاس و اشک شوق او برنامه آمد و چون آن را گشود دست خط زیبایی رخ نمود:
للاخ الشدید و الولی الرشید الشیخ المفید... برادر گرامی ، استوار و دوست راه یافته شیخ مفید...
و در توفیقی دیگر و لطفی افزون تر ، در پنج شنبه 23 ذی حجه هجری نامه ای دیگر از طرف حضرت به افتخار شیخ صادر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام الله علیک ایها الناصر للحق الداعی الیه بکلمة الصدق ...
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر، سلام خدا بر تو ای یاری کننده حق و دعوت کننده به سوی تو از کسی که با صدق و راستی به سوی خدا دعوت می کنی ...
برخی بر این باورند که در طول 30 سال ، 30 توقیع و نامه شریف از ناحیه مقدس حضرت ولی عصرعج برای شیخ مفید صادر شده که در عنوان بسیاری این جمله نورانی دیده می شود: برادر گرامی و استوار، شیخ مفید.
در آینه نگاه اندیشمندان
در بین دانشمندان اهل تسنن نیز شخصیتهای چون ابن ندیم ، ابن جوزی ، ابن حجر عسقلانی و دیگران زبان به تمجید این فرزانه سپید سیرت گشوده اند، او پاسدار علم ، فروتن ، دارای جایگاهی والا و صاحب نظر در فقه و کلام و روایت دانسته اند و از سویی دیگر ریاست امامیه را به او نسبت داده و بر مقام بس رفیع شیخ سر تعظیم فرود آورده اند.
داستانهایی از زندگانی شیخ
بر شماست که فتوا بدهید و بر ماست که شما را استوار کرده و نگذاریم در خطا بیفتید.
مقام علمی و منزلت معنوی شیخ در آن حد بود که در خواب رسول الله صلی الله علیه و آله حضرت زهرا علیهاالسلام را دید که دست عزیزان خود امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را در دست داشته و خطاب به شیخ فرمود: ای شیخ به این دو فقه بیاموز.
ساعاتی بعد حیرت مرحوم مفید برطرف شد چرا که مادر سید مرتضی و سید رضی را دید که دست دو فرزند خود را دست داشته و به شیخ گفت :ای شیخ به این دو فقه یاد بده . و آنگاه که در مساءله ای فقهی بین استاد و شاگرد شیخ مفید و سید مرتضی اختلاف نظر و با بحث و ارائه دلیل مشکل حل نشد. هر دو راضی به قضاوت امام امیرالمؤ منین علی علیه السلام شدند. مساءله را بر کاغذی نوشته و بالای ضریح مقدس حضرت گذاردند. صبح روز بعد که کاغذ را برداشتند دستخطی مزین به چنین نوشته ای دیدند که :
انت شیخی و معتمدی و الحق مع ولدی علم الهدی
ای شیخ تو مورد اطمینان من هستی و حق با فرزندم سید مرتضی ؛ علم الهدی است .
معنویت شیخ و اخلاق مفید
صدقات بسیار، خشوع و خضوع فراوان ، روزه ها و نمازهای بی شمار و ساده پوشی شیخ اثری ژرف در دیدگان دوست و دشمن گذارده بود. هم رنگی او با اقشار کم درآمد و فقیر جامعه و دوری گزیدن از دنیای فانی موجب آرامش نفس و اطمینان خاطر آن فرزانه والا گوهر شده بود. بطوری که رسیدن به قله تکامل و تهذیب نفس برای او آسان شده و ارجمندی شخصیت شیخ نه تنها نسخه ای کارآمد بلکه دارویی شفابخش حساب می شد و نورانیتی ویژه با خود داشت . از تاءثیر کلام شیخ و تربیت اخلاقی وی همین بس که ابوالقاسم علی فرزند شیخ راه روشن و نورانی پدر را ادامه داده و صاحب شخصیت قابل توجهی در جامعه شیعی به حساب آمده است .
در عرصه تدریس و تألیف
این عالم فهیم و بلند همت با احاطه و تسلطی اندیشمندانه پای به میدان نبرد علمی فرهنگی گذارد و با استفاده از مبانی علم کلام و اصول فقه ، راهی هموار و روشن در بحث و استدلال بر روی شیعیان گشود.
از یک سو گروه بی شماری از دانشمندان مذاهب مختلف را تربیت نمود و مشعل های فروزانی چون سید مرتضی ، سید رضی ، شیخ طوسی ، نجاشی و دهها نفر دیگر را تحویل حوزه های علمی و دینی داد و از سوی دیگر قلم به دست گرفت و با این سلاح برق آسا و ژرف ، تحولی بهنگام ایجاد کرد.
اصول فقه را با سبکی شیوا و دلپذیر فراهم آورد، علم کلام را از غنای بیشتری برخوردار کرد و در اصول دین و عقاید موضوعات خاصی چون اثبات امامت امیرالمؤ منین علی علیه السلام را از قرآن به طور بسیار نفیس تدوین نمود.
قلم روان و دلپذیر این شیخ اندیشمند بود که غیبت امام زمان علیه السلام را زیبا توضیح داد و تاریخ زندگانی ائمه معصومین علیهم السلام را در کتابهای گوناگونی - چون ارشاد و جمل - به رشته تحریر درآورد.
تاءثیر بخشی و انسان سازی آثار مفید، محصول معجونهایی معنوی چون اخلاص در نوشتار، اطلاع از ادیان و مذاهب مختلف ، محوریت عقاید، توجه و تاءکید بر رهبری و فلسفه سیاسی در اسلام است . جامعیت این فرزانه سخت کوش به همراه عقل گرایی و استدلالات منطقی و شناخت مقتضیات زمان ، جامه جاودانگی بر آثار وی پوشانید. و زینت های مختصرگویی ، روان نویسی ، آزاد اندیشی و بلندنگری نورانیتی خاص به نوشته های مرحوم مفید بخشید.
گلبرگ های هدایت
ب - علم فقه : فقه دانشی است مقدس که از دیرباز بیان وظایف شرعی و بایدها و نبایدهای علمی و تکلیفی مسلمانها را به عهده داشته است و فقیهان شیعی بسان غواصان معنویت از اعماق اقیانوس معارف اهل بیت علیهم السلام در واژه ها و گوهرهای گران سنگی را برای بیان این وظایف بدست می آورده اند. المقنعة شیخ صاحب عناوینی بسیاری در فقه است که احکام و وظایف شرعی در ابواب مختلف آن توضیح داده شده است .
الاعلام ، المسائل الصاغانیه ، جوابات الرقة فی الاهله و العدد از دیگر آثار این فرزانه فرهمند در زمینه فقه است .
ج- اخلاق اسلامی : امالی شیخ ، پیرامون اخلاق اسلامی و فضائل انسان است . صحیفه های زرین که در آنها دعوت به تقوا، صحبت از یقین ، بیان اخلاص و محاسبه نفس شده است و محبت الهی و مبارزه با هوا و هوسها مطرح می شود.
د - حدیث : پس از علوم قرآنی ، ارزش علم حدیث مطرح است . این علم ارزشمند از احادیث و سخنان معصومین علیهم السلام که جرعه هایی از سرچشمه سنت و اشعه هایی از آفتاب وحی است بحث می کند.اهمیت ولایت ، لزوم پیروی از امام علیه السلام و فضائل امیرالمؤ منین علی علیه السلام از جمله مباحثی است که در امالی شیخ مفید،پیش روی اندیشمندان قرار می گیرد.
ه - امامت و فلسفه سیاسی در اسلام : شیخ مفید عدالت و عصمت را شرط قطعی برای امامت و رهبری شمرده است . وی با طرح حدیث ثقلین و آیات قرآن به این بحث مهم و بسیار عمیق پرداخت سپس در الافصاح فی الامامه ، ارشاد، جمل ، امالی ، الفصول المختاره ، تفصیل امیر المؤ منین علی سایر الصحابه بحث را گسترش داده و ابواب مختلف آن را گوشزد می کند. قریب بیست اثر ژرف از آثار شیخ مفید پیرامون امامت و رهبری است .
و- غیبت دوازدهم علیه السلام
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کان شاهد بازاری وین پرده نشین باشد شیخ مفید از سر ارادت و عشق از مولای خود حضرت مهدی عج نام برده و پیرامون شخصیت آسمانی آن امام آثاری پدید آورده است . بخشی از ارشاد کتاب الفصول العشرة فی الغیبه و الجوابات فی الخروج المهدی علیه السلام به همراه پنج اثر دیگر از این علامه و شیفته اهل بیت علیهم السلام درباره حضرت بقیة الله عج است .
جبهه های مختلف مناظره
در این عرصه اندیشه های سبز و جاوید شیخ در زمینه های ناب و اصیل خود را نشان داد و بینش سراسر معرفت آموز او ظاهر گردید. ولایت فقیه از دیدگاه شیخ مفید، آراء فقهی ، اندیشه های سیاسی و نظرات کلامی وی طلوعی مبارک در پهنه دانش و بینش ایجاد کرد و همگان را به سوی فضایی معطر و جدید رهنمون ساخت .
هر چند توفان حوادث ، گرد گرفتاری بر وجود این دانشمند فرزانه فرو نشاند و تبعیدها و ناراحتی های زیادی برای وی فراهم آورد اما بدخواهی زشت سیرتان و سخن چینی پلیدان نزد حکام نتوانست عزم و اراده محکم شیخ را متزلزل کند و هر روز، روزی روشن تر و نوارنی تر برای وی پدید می آمد.
غروب نابهنگام ...
پیکر شیخ مفید بر دستان انبوه تشییع شد و همگان به امامت سید مرتضی بر او نماز گزاردند. ساعاتی بعد بدن آن فرزانه آسمانی در کاظمین دفن شد. دلهای پر از کینه و تهی از احساس ، کیاست و حکمت این را پایان کار آن بزرگ مرد شمرده و ساده اندیشانه جشن گرفتند اما شخصیت سترگ او پنهان کردنی و فراموش شدنی نبود. و امروز پس از قرنهای متمادی مفید هنوز مفید است . در معرکه آراء کلام وی خورشید مناظرات و آفتاب گفتگوهاست و فردا و فرداها از آن او و راهیان خواهد بود.
سوگ سروده های مرگ مفید
لا صوت الناعی بفقد کانه یوم علی آل الرسول عظیم ...
صدای آنکه خبر مرگ تو را اطلاع داد به گوش نرسد که مردن تو روزی است که بر آل رسول مصیبت بزرگی است .
اگر در زیر خاک پنهان شده ای حقیقت دانش و خداپرستی در تو اقامت گزیده است قائم مهدی علیه السلام خوشحال می شد هرگاه تو از انواع علوم تدریس می کردی .
سید مرتضی که خود سالیانی از پهنه علم و دانش شیخ مفید خوشه چینی کرده بود به شیواترین و زیباتر از هم گنان زبان سوگ گشود و قصیده ای با این مطلع سرود:
من علی هذه الدیار اقاما اوضفا ملبس علیه و داما
در این دیار چه کسی ساکن شده است ، جامه جاودانگی پوشیده و همیشه باقی مانده است .
کنگره جهانی هزاره شیخ
کیمیاست عجب بندگی پیر مغان
خاک او گشتم و چندین در جانم دادند
برکات الهی و درجات خداوندی نصیب همیشه او باد. والسلام
نویسنده: احمد لقمانی . معلم اخلاق
نامههای امام زمان(علیه السلام) به شیخ مفید(ره)
نامه اول:
برادر با ایمان و دوست رشید ما
نامهای به برادر با ایمان و دوست رشید ما، ابوعبدالله محمد بن نعمان - شیخ مفید - که خداوند عزت وی را مستدام بدارد. سلام خداوند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراستهای و در اعتقاد و ایمان به ما دارای امتیاز مخصوص هستی.
ما در مورد نعمت وجود تو خداوند یکتا را سپاسگزاریم، و از پیشگاه مقدس خداوندی استدعا میکنیم که بر سید و مولای حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) و خاندان او درود و صلوات پیاپی و بینهایت خویش را نازل فرماید.
از آنجا که در راه یاری حق و بیان سخنان و نصایح ما صادقانه کوشیدی، خداوند این افتخار را به شما ارزانی داشته و به ما اجازه فرموده است که با شما مکاتبه کنیم.
شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی، خداوند عزت و توفیق اطاعتش را به آنان مرحمت فرماید و مهمات آنان را کفایت کرده، در پناه لطف خویش محفوظشان دارد.
با یاری خداوند متعال در مقابل دشمنان ما که از دین خداوند روی برگرداندهاند بر اساس تذکرات، استقامت کن و با خواست الهی دستورات ما را به آنان که از تو میپذیرند و گفتار ما موجب آرامش آنها میباشد، ابلاغ کن. با این که بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعی آنها ما و شیعیانمان تا زمانی که حکومت در اختیار ستمگران است در نقطهای دور و پنهان از دیدهها بسر میبریم، ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما میگذرد کاملاً مطلع هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آنها دوری میکردند ولی اکثر شما مرتکب شدید باخبریم.
از عهدشکنیها و پشت سر گذاشتن عهد و پیمانها با اطلاعیم(که همین عوامل موجب بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است).
گویی اینها از لغزشهای خود خبر ندارند، با همه گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمیکنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در بر میگرفت و دشمنان شما را از بین میبردند.
پس، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
در برابر فتنههایی که پیش میآید و البته عدهای در این آزمایش و برخورد با فتنهها هلاک میشوند، مقاومت کنید و البته همه اینها از نشانههای حرکت و قیام ما هست. اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علیرغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
تقیه را از دست ندهید... من ولی خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین میکنم.
... پس سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایدهای ندارد و سودی نبخشد.
عدم التزام به دستورات ما، موجب میشود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت.
ای شیخ مفید! خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمت بیپایانش نصیب ما فرماید.(1)
اما بعد! درود بر تو ای دوست پراخلاص در دین خدا!
ای آن که در عشق و ایمان به خاندان وحی و رسالت به اوج آگاهی و یقین پر کشیدهای!
ما در نامه خویش به سوی تو، آفریدگار بی همتایی را که جز او خدایی نیست، سپاس گفته و از بارگاه او بر سرور و سالار و پیام آورمان محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان گرانقدر و پاک او درود و رحمت جاودانه میطلبیم.
و به تو که خداوند برای یاری حق توفیقت ارزانی داشته، پاداشت را بخاطر سخنان جاودانهای که با صداقت از جانب ما میگویی، کامل و افزون سازد! اعلام میداریم که به ما (از جانب آفریدگار هستی) اجازه داده شده است که تو را به افتخار دریافت نامه و پیام کتبی مفتخر ساخته و تو را مسئول سازیم که آنچه را به تو مینگاریم، همه را به دوستان راستین ما که در قلمرو پیام رسانیت هستند، برسانی.
به آن دوستان و شیفتگانی که خداوند به برکت فرمانبرداری از حق، گرامیشان بدارد و در پرتو حراست و عنایت خود به آنان، کارهایشان را کفایت و مشکلاتشان را مرتفع سازد.
از این رو به آنچه یادآوری کردیم، آگاه باش که خداوند با یاریش تو را در برابر دشمنانش که از مرزهای دین او بیرون رفتهاند، تأیید فرماید و نیز در کار بزرگ رسانیدن آنچه که به خواست خداوند بر تو یادآوری و ترسیم خواهیم نمود به کسانی که بدانها اطمینان و اعتماد داری، عمل نما!
گرچه، ما اینک آنچه خداوند(بر اساس حکمت خویش) برای ما و پیروان با ایمانمان، صلاح اندیشیده است، تا هنگامی که حکومت دنیا در دست فاسقان و استبدادگران است، در مکانی دور از قلمرو بیدادگران سکونت گزیدهایم، اما بر اوضاع و اخبار شما و جامعه شما به خوبی آگاهیم.
چیزی از رخدادهای زندگی شما بر ما پوشیده نمیماند و شرایط غمبار و دردناکی که شما بدان گرفتار آمدهاید، آنگونه که هست برای ما شناخته شده است؛ از آن زمانی که بسیاری از شما به راه و رسم ناپسندی که پیشینیان شایسته کردارتان از آن دوری میگزیدند، روی آورده و پیمان فطرت را، به گونهای پشت سر انداختید که گویی هرگز بدان آگاه نیستید ... .
وآنگاه (به کیفر گناهان) به این شرایط غمبار و خفت انگیز گرفتار گشتید.
ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما کوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدودهایم؛ که اگر جز این بود، موج سختیها بر شما فرود میآمد و دشمنان بدخواه و کینهتوز، شما را ریشه کن میساختند.
پس پروای خداوند را پیشه سازید و از (اهداف بلند آسمانی) ما پشتیبانی کنید تا شما را از فتنهای که به سویتان روی آورده است و شما اینک در لبه پرتگاه آن قرار گرفتهاید نجات بخشیم. از نگون بختی و فتنهای که هر کس مرگش فرا رسیده باشد در آن نابود میگردد و آن کس که به آرزوی خویش رسیده باشد، از آن دور میماند، و آن فتنه، نشانهای از نشانههای نزدیک شدن جنبش ماست و پخش نمودن خبر آن به دستور ما، به وسیله شماست.
خداوند نور خود را، گرچه شرک گرایان را، خوش نیاید، کامل خواهد گردانید. از برافروختن و شعلهور ساختن آتش پرشراره جاهلیت که گروههای اموی مسلک، آن را برافروخته و گروه هدایت یافتگان را بوسیله آن میترسانند، به سپر دفاعی «تقیه» پناه برده و بدان چنگ زنید! من نجات آن کسی را تضمین میکنم که در آن فتنه برای خود، موقعیت و جایگاهی نجوید و در انتقاد و عیبجویی از آن به راهی خداپسندانه گام سپارد.
از رویدادی که به هنگامه فرارسیدن جمادی الاول امسال روی خواهد داد، عبرت آموزید و از خواب گرانی که شما را ربوده است، برای رخداد سهمگین از آن بیدار شوید. بزودی نشانهای روشن از آسمان و نشانهای روشن از زمین پدیدار خواهد گشت.
در شرق عالم رویدادهای اندوهبار و دلهره آور رخ خواهد گشود و آنگاه گروههایی که از اسلام بیرون رفتهاند، بر عراق سلطه خواهند یافت. بر اثر سیاست ناهنجار آنان، مردم دچار تنگی معیشت و روزی میشوند و پس از مدتی بر اثر نابودی استبدادگری بدکار، رنجها و دردها برطرف خواهد شد و آنگاه پرواپیشگان درست اندیش و شایسته کردار، از نابودی او شادمان خواهند شد.
مردمی که از نقاط مختلف کره زمین به زیارت خانه خدا میروند، هرچه بخواهند در دسترس آنان قرار خواهد گرفت و ما در آسان ساختن سفر حج آنان مطابق دلخواهشان نقش و موقعیت ویژهای خواهیم داشت که در پرتو نظم و تدبیر و انسجام، آشکار میگردد.
از این رو هر یک از شما باید با همه وجود و امکانات به کارهایی بپردازید که او را به دوستی ما نزدیک میسازد و از کارهایی که ناخوشایند و موجب خشم و ناراحتی ما میگردد، به شدت دوری جویید، چرا که فرمان مرگ بطور ناگهانی فرا میرسد، در شرایطی که بازگشت و توبه سودی نبخشیده و پشیمانی از گناه و زشتکاری، او را از کیفر عادلانه ما، رهایی نخواهد داد.
خداوند، راه رشد و رستگاری را به شماها الهام بخشد و وسایل پیروزی به مهر و لطف خویش، برایتان فراهم آورد هان ای برادر پر مهر و پر اخلاق و با صفای در محبت! و ای یار و یاور با وفای ما!
این نامه ما بسوی توست، خداوند به چشم بیداریش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، تو را حفظ کند، این نامه را نگهدار و آنچه را برایت نگاشتهایم به کسی نشان مده و هیچ کسی را از محتوای آن آگاه مساز و آنچه در این نامه است تنها به افراد مورد اعتماد خویش بازگو و به خواست خداوند پیروان ما را به عملکرد بر طبق محتوای آن، سفارش کن و درود خدا بر محمد و خاندان پاک و پاکیزهاش باد!
درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آن که با گفتار راستین و شایسته، مردم را بسوی حق فرا میخوانی!
ما در نامه خویش به سوی تو، خدای جهان آفرین را که خدایی جز او نیست (و) خدای ما و خدای نیاکان (گرانقدر) ما است، سپاس میگذاریم و از بارگاه با عظمتش بر سرور و سالارمان محمد(صلی الله علیه و آله) آخرین پیام آور خدا و خاندان پاک و مطهرش، درودی جاودانه میطلبیم.
و بعد! دوست راه یافته به حقیقت! خداوند بدان وسیلهای که به سبب دوستان ویژه خود، به تو ارزانی داشته است، وجودت را حفظ و تو را از نیرنگ دشمنانش حراست فرماید.
ما ناظر نیایش(عارفانه و راز و نیاز پرشور و پراخلاص) تو با خدا بودیم و از خدای جهان آفرین برآورده شدن آن(خواستهات) را خواستیم.
ما اینک در قرارگاه خویش، در مکانی ناشناخته بر فراز قلهای سر به آسمان کشیده، اقامت گزیدهایم که به تازگی به خاطر عناصری بیداد پیشه و بی ایمان، بناگزیر از منطقهای پر دار و درخت بدین جا آمدهایم و بزودی از اینجا نیز به دشتی گسترده که چندان از آبادی به دور نیست، فرود خواهیم آمد و از وضعیت و شرایط آینده خویش تو را آگاه خواهیم ساخت تا بدان وسیله در جریان باشی که بخاطر کارهای سازنده و شایستهات نزد ما مقرب هستی و خداوند به مهر و لطف خود، تو را به انجام و تدبیر این کارهای شایسته توفیق ارزانی داشته است.
از این رو تو - که خدای جهان آفرین با چشم عنایتش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، وجودت را حفظ کند - باید در برابر فتنهای که جان آنان را که آن را در دلهایشان کشتهاند، به نابودی خواهد افکند، باید بایستی! و باید باطل گرایان بداندیش را بترسانی! چرا که از سرکوبی آنان، ایمان آوردگان، شادمان و جنایتکاران، اندوه زده خواهند شد.
و نشانه حرکت و جنبش ما از این خانهنشینی و کنارهگیری، رخداد مهمی است که در سرزمین وحی و رسالت، مکه معظمه، از سوی پلیدان نفاق پیشه و نکوهیده، رخ خواهد داد، از جانب عنصری سفاک که ریختن خونهای محترم را حلال شمرده و به نیرنگ خویش، آهنگ جان ایمان آوردگان خواهد کرد، اما به هدف ستمبار و تجاوزکارانه خویش دست نخواهد یافت، چرا که ما پشت سر توحیدگرایان شایستهکردار، بوسیله نیایش و راز و نیازی که از فرمانروای آسمان و زمین پوشیده نمیماند، آنان را حفاظت و نگهداری خواهیم کرد.
بنابراین قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه خدا، آرامش و اطمینان یابد و آسوده خاطر باشند که خداوند آنان را بسنده است و گرچه درگیریهای هراسانگیزی، آنان را به دلهره میافکند، اما از گزند آن عنصر تبهکار در امان خواهند بود و سرانجام، کار با دست توانا و ساخت تدبیر نیکوی خدا - تا هنگامی که پیروان ما از گناهان دوری گزینند - شایسته و نیکو خواهد بود.
هان ای دوست پراخلاص که همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیکاری! خداوند همانسان که دوستان شایستهکردار پیشین ما را تأیید فرمود، تو را نیز تأیید نماید! ما به تو اطمینان میدهیم که هر کس از برادران دینیات، پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند، در فتنه نابود کننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه، در امان خواهد بود و هر آن کس که در دادن نعمتهایی که خداوند به او ارزانی داشته، به کسانی که دستور رسیدگی به آنان را داده است، بخل ورزد، چنین کسی در این جهاد و سرای دیگر، بازنده و زیانکار خواهد بود.
دوست واقعی! اکر پیروان ما - که خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد - براستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یکصدا بودند، هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما، دیداری بر اساس عرفان و اخلاص از آنان نسبت به ما، زودتر روزی آنان میگشت.
از این رو (باید بدانند که) جز برخی رفتار ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و آن عملکرد را زیبنده اینان نمیدانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمیدارد.
خداوند ما را در یاری بسنده و نیک، کارساز است و درود او بر سالار و هشدار دهنده ما محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش باد!
نامهای به برادر با ایمان و دوست رشید ما، ابوعبدالله محمد بن نعمان - شیخ مفید - که خداوند عزت وی را مستدام بدارد. سلام خداوند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراستهای و در اعتقاد و ایمان به ما دارای امتیاز مخصوص هستی.
ما در مورد نعمت وجود تو خداوند یکتا را سپاسگزاریم، و از پیشگاه مقدس خداوندی استدعا میکنیم که بر سید و مولای حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) و خاندان او درود و صلوات پیاپی و بینهایت خویش را نازل فرماید.
از آنجا که در راه یاری حق و بیان سخنان و نصایح ما صادقانه کوشیدی، خداوند این افتخار را به شما ارزانی داشته و به ما اجازه فرموده است که با شما مکاتبه کنیم.
شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی، خداوند عزت و توفیق اطاعتش را به آنان مرحمت فرماید و مهمات آنان را کفایت کرده، در پناه لطف خویش محفوظشان دارد.
با یاری خداوند متعال در مقابل دشمنان ما که از دین خداوند روی برگرداندهاند بر اساس تذکرات، استقامت کن و با خواست الهی دستورات ما را به آنان که از تو میپذیرند و گفتار ما موجب آرامش آنها میباشد، ابلاغ کن. با این که بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعی آنها ما و شیعیانمان تا زمانی که حکومت در اختیار ستمگران است در نقطهای دور و پنهان از دیدهها بسر میبریم، ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما میگذرد کاملاً مطلع هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آنها دوری میکردند ولی اکثر شما مرتکب شدید باخبریم.
از عهدشکنیها و پشت سر گذاشتن عهد و پیمانها با اطلاعیم(که همین عوامل موجب بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است).
گویی اینها از لغزشهای خود خبر ندارند، با همه گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمیکنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در بر میگرفت و دشمنان شما را از بین میبردند.
پس، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
در برابر فتنههایی که پیش میآید و البته عدهای در این آزمایش و برخورد با فتنهها هلاک میشوند، مقاومت کنید و البته همه اینها از نشانههای حرکت و قیام ما هست. اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علیرغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
تقیه را از دست ندهید... من ولی خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین میکنم.
... پس سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایدهای ندارد و سودی نبخشد.
عدم التزام به دستورات ما، موجب میشود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت.
ای شیخ مفید! خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمت بیپایانش نصیب ما فرماید.(1)
نامه دوم:
درود بر تو ای دوست پراخلاصاما بعد! درود بر تو ای دوست پراخلاص در دین خدا!
ای آن که در عشق و ایمان به خاندان وحی و رسالت به اوج آگاهی و یقین پر کشیدهای!
ما در نامه خویش به سوی تو، آفریدگار بی همتایی را که جز او خدایی نیست، سپاس گفته و از بارگاه او بر سرور و سالار و پیام آورمان محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان گرانقدر و پاک او درود و رحمت جاودانه میطلبیم.
و به تو که خداوند برای یاری حق توفیقت ارزانی داشته، پاداشت را بخاطر سخنان جاودانهای که با صداقت از جانب ما میگویی، کامل و افزون سازد! اعلام میداریم که به ما (از جانب آفریدگار هستی) اجازه داده شده است که تو را به افتخار دریافت نامه و پیام کتبی مفتخر ساخته و تو را مسئول سازیم که آنچه را به تو مینگاریم، همه را به دوستان راستین ما که در قلمرو پیام رسانیت هستند، برسانی.
به آن دوستان و شیفتگانی که خداوند به برکت فرمانبرداری از حق، گرامیشان بدارد و در پرتو حراست و عنایت خود به آنان، کارهایشان را کفایت و مشکلاتشان را مرتفع سازد.
از این رو به آنچه یادآوری کردیم، آگاه باش که خداوند با یاریش تو را در برابر دشمنانش که از مرزهای دین او بیرون رفتهاند، تأیید فرماید و نیز در کار بزرگ رسانیدن آنچه که به خواست خداوند بر تو یادآوری و ترسیم خواهیم نمود به کسانی که بدانها اطمینان و اعتماد داری، عمل نما!
گرچه، ما اینک آنچه خداوند(بر اساس حکمت خویش) برای ما و پیروان با ایمانمان، صلاح اندیشیده است، تا هنگامی که حکومت دنیا در دست فاسقان و استبدادگران است، در مکانی دور از قلمرو بیدادگران سکونت گزیدهایم، اما بر اوضاع و اخبار شما و جامعه شما به خوبی آگاهیم.
چیزی از رخدادهای زندگی شما بر ما پوشیده نمیماند و شرایط غمبار و دردناکی که شما بدان گرفتار آمدهاید، آنگونه که هست برای ما شناخته شده است؛ از آن زمانی که بسیاری از شما به راه و رسم ناپسندی که پیشینیان شایسته کردارتان از آن دوری میگزیدند، روی آورده و پیمان فطرت را، به گونهای پشت سر انداختید که گویی هرگز بدان آگاه نیستید ... .
وآنگاه (به کیفر گناهان) به این شرایط غمبار و خفت انگیز گرفتار گشتید.
ما از سرپرستی و رسیدگی به امور شما کوتاهی نورزیده و یاد شما را از صفحه خاطر خویش نزدودهایم؛ که اگر جز این بود، موج سختیها بر شما فرود میآمد و دشمنان بدخواه و کینهتوز، شما را ریشه کن میساختند.
پس پروای خداوند را پیشه سازید و از (اهداف بلند آسمانی) ما پشتیبانی کنید تا شما را از فتنهای که به سویتان روی آورده است و شما اینک در لبه پرتگاه آن قرار گرفتهاید نجات بخشیم. از نگون بختی و فتنهای که هر کس مرگش فرا رسیده باشد در آن نابود میگردد و آن کس که به آرزوی خویش رسیده باشد، از آن دور میماند، و آن فتنه، نشانهای از نشانههای نزدیک شدن جنبش ماست و پخش نمودن خبر آن به دستور ما، به وسیله شماست.
خداوند نور خود را، گرچه شرک گرایان را، خوش نیاید، کامل خواهد گردانید. از برافروختن و شعلهور ساختن آتش پرشراره جاهلیت که گروههای اموی مسلک، آن را برافروخته و گروه هدایت یافتگان را بوسیله آن میترسانند، به سپر دفاعی «تقیه» پناه برده و بدان چنگ زنید! من نجات آن کسی را تضمین میکنم که در آن فتنه برای خود، موقعیت و جایگاهی نجوید و در انتقاد و عیبجویی از آن به راهی خداپسندانه گام سپارد.
از رویدادی که به هنگامه فرارسیدن جمادی الاول امسال روی خواهد داد، عبرت آموزید و از خواب گرانی که شما را ربوده است، برای رخداد سهمگین از آن بیدار شوید. بزودی نشانهای روشن از آسمان و نشانهای روشن از زمین پدیدار خواهد گشت.
در شرق عالم رویدادهای اندوهبار و دلهره آور رخ خواهد گشود و آنگاه گروههایی که از اسلام بیرون رفتهاند، بر عراق سلطه خواهند یافت. بر اثر سیاست ناهنجار آنان، مردم دچار تنگی معیشت و روزی میشوند و پس از مدتی بر اثر نابودی استبدادگری بدکار، رنجها و دردها برطرف خواهد شد و آنگاه پرواپیشگان درست اندیش و شایسته کردار، از نابودی او شادمان خواهند شد.
مردمی که از نقاط مختلف کره زمین به زیارت خانه خدا میروند، هرچه بخواهند در دسترس آنان قرار خواهد گرفت و ما در آسان ساختن سفر حج آنان مطابق دلخواهشان نقش و موقعیت ویژهای خواهیم داشت که در پرتو نظم و تدبیر و انسجام، آشکار میگردد.
از این رو هر یک از شما باید با همه وجود و امکانات به کارهایی بپردازید که او را به دوستی ما نزدیک میسازد و از کارهایی که ناخوشایند و موجب خشم و ناراحتی ما میگردد، به شدت دوری جویید، چرا که فرمان مرگ بطور ناگهانی فرا میرسد، در شرایطی که بازگشت و توبه سودی نبخشیده و پشیمانی از گناه و زشتکاری، او را از کیفر عادلانه ما، رهایی نخواهد داد.
خداوند، راه رشد و رستگاری را به شماها الهام بخشد و وسایل پیروزی به مهر و لطف خویش، برایتان فراهم آورد هان ای برادر پر مهر و پر اخلاق و با صفای در محبت! و ای یار و یاور با وفای ما!
این نامه ما بسوی توست، خداوند به چشم بیداریش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، تو را حفظ کند، این نامه را نگهدار و آنچه را برایت نگاشتهایم به کسی نشان مده و هیچ کسی را از محتوای آن آگاه مساز و آنچه در این نامه است تنها به افراد مورد اعتماد خویش بازگو و به خواست خداوند پیروان ما را به عملکرد بر طبق محتوای آن، سفارش کن و درود خدا بر محمد و خاندان پاک و پاکیزهاش باد!
نامه سوم:
درود خدا بر تو ای یاری رسان حق!درود خدا بر تو ای یاری رسان حق! و آن که با گفتار راستین و شایسته، مردم را بسوی حق فرا میخوانی!
ما در نامه خویش به سوی تو، خدای جهان آفرین را که خدایی جز او نیست (و) خدای ما و خدای نیاکان (گرانقدر) ما است، سپاس میگذاریم و از بارگاه با عظمتش بر سرور و سالارمان محمد(صلی الله علیه و آله) آخرین پیام آور خدا و خاندان پاک و مطهرش، درودی جاودانه میطلبیم.
و بعد! دوست راه یافته به حقیقت! خداوند بدان وسیلهای که به سبب دوستان ویژه خود، به تو ارزانی داشته است، وجودت را حفظ و تو را از نیرنگ دشمنانش حراست فرماید.
ما ناظر نیایش(عارفانه و راز و نیاز پرشور و پراخلاص) تو با خدا بودیم و از خدای جهان آفرین برآورده شدن آن(خواستهات) را خواستیم.
ما اینک در قرارگاه خویش، در مکانی ناشناخته بر فراز قلهای سر به آسمان کشیده، اقامت گزیدهایم که به تازگی به خاطر عناصری بیداد پیشه و بی ایمان، بناگزیر از منطقهای پر دار و درخت بدین جا آمدهایم و بزودی از اینجا نیز به دشتی گسترده که چندان از آبادی به دور نیست، فرود خواهیم آمد و از وضعیت و شرایط آینده خویش تو را آگاه خواهیم ساخت تا بدان وسیله در جریان باشی که بخاطر کارهای سازنده و شایستهات نزد ما مقرب هستی و خداوند به مهر و لطف خود، تو را به انجام و تدبیر این کارهای شایسته توفیق ارزانی داشته است.
از این رو تو - که خدای جهان آفرین با چشم عنایتش که هرگز آن را خواب نمیگیرد، وجودت را حفظ کند - باید در برابر فتنهای که جان آنان را که آن را در دلهایشان کشتهاند، به نابودی خواهد افکند، باید بایستی! و باید باطل گرایان بداندیش را بترسانی! چرا که از سرکوبی آنان، ایمان آوردگان، شادمان و جنایتکاران، اندوه زده خواهند شد.
و نشانه حرکت و جنبش ما از این خانهنشینی و کنارهگیری، رخداد مهمی است که در سرزمین وحی و رسالت، مکه معظمه، از سوی پلیدان نفاق پیشه و نکوهیده، رخ خواهد داد، از جانب عنصری سفاک که ریختن خونهای محترم را حلال شمرده و به نیرنگ خویش، آهنگ جان ایمان آوردگان خواهد کرد، اما به هدف ستمبار و تجاوزکارانه خویش دست نخواهد یافت، چرا که ما پشت سر توحیدگرایان شایستهکردار، بوسیله نیایش و راز و نیازی که از فرمانروای آسمان و زمین پوشیده نمیماند، آنان را حفاظت و نگهداری خواهیم کرد.
بنابراین قلبهای دوستان ما به دعای ما به بارگاه خدا، آرامش و اطمینان یابد و آسوده خاطر باشند که خداوند آنان را بسنده است و گرچه درگیریهای هراسانگیزی، آنان را به دلهره میافکند، اما از گزند آن عنصر تبهکار در امان خواهند بود و سرانجام، کار با دست توانا و ساخت تدبیر نیکوی خدا - تا هنگامی که پیروان ما از گناهان دوری گزینند - شایسته و نیکو خواهد بود.
هان ای دوست پراخلاص که همواره در راه ما بر ضد بیدادگران در سنگر جهاد و پیکاری! خداوند همانسان که دوستان شایستهکردار پیشین ما را تأیید فرمود، تو را نیز تأیید نماید! ما به تو اطمینان میدهیم که هر کس از برادران دینیات، پروای پروردگارش را پیشه سازد و آنچه را به گردن دارد به صاحبان حق برساند، در فتنه نابود کننده و گرفتاریهای تیره و تار و گمراهگرانه، در امان خواهد بود و هر آن کس که در دادن نعمتهایی که خداوند به او ارزانی داشته، به کسانی که دستور رسیدگی به آنان را داده است، بخل ورزد، چنین کسی در این جهاد و سرای دیگر، بازنده و زیانکار خواهد بود.
دوست واقعی! اکر پیروان ما - که خدای آنان را در فرمانبرداری خویش توفیق ارزانی بدارد - براستی در راه وفای به عهد و پیمانی که بر دوش دارند، همدل و یکصدا بودند، هرگز خجستگی دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما، دیداری بر اساس عرفان و اخلاص از آنان نسبت به ما، زودتر روزی آنان میگشت.
از این رو (باید بدانند که) جز برخی رفتار ناشایسته آنان که ناخوشایند ما است و آن عملکرد را زیبنده اینان نمیدانیم، عامل دیگری ما را از آنان دور نمیدارد.
خداوند ما را در یاری بسنده و نیک، کارساز است و درود او بر سالار و هشدار دهنده ما محمد(صلی الله علیه و آله) و خاندان پاکش باد!
پینوشتها:
1. احتجاج ج 2، ص 597، بحارالانوار، ج 3، ص 175.
منبع:www.tebyan.netدو توقیع به شیخ مفید رحمه الله

نامه ی اول در اواخر ماه صفر سال 410 هجری سه سال قبل از وفات شیخ مفید
رحمه الله به دست او رسید است . و نامه ی دوم در سال 412 هجری یعنی یک سال
قبل از وفات شیخ به دست او رسیده است . و این درحقیقت بعد از گذشت هشتاد
سال از وفات شیخ علی بن محمد سمری سفیر چهارم است که همان انتهای غیبت صغری
و شروع کبری غیبت بری در سال 329 هجری است .
فرستنده ی نامه اول می گوید : این نامه ی را از منطقه ای که متصل به حجاز است آورده است . و از این کلام استفاده می شود که امام در آن هنگام در نواحی حجاز ساکن بوده است ، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ نواحی حجاز ساکن بوده است، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ مفید رحمه الله فرستاده اند .
نامه ی دوم نیز در اول ماه شوال سال 412 از ناحیه ی مقدسه برای شیخ فرستاده شد . و در روز پنجشنبه 23 ماه ذی حجه همان سال به دست شیخ رسیده است . یعنی سه ماه و هفت روز کم در بین راه در دست قاصد بوده است .
هر دو خطاب به املای حضرت مهدی علیه السلام و خط برخی از ثقات و معتمدین نزد امام زمان علی السلام بوده همان گونه که از ظاهر رساله اولی و نص رساله دوم استفاده می شود . و آخر هر دو نامه ی مزین به چند سطری کم از خط خود امام است که شهادت و گواهی بر صحت نامه است. امام در آن کلمات به شیخ مفید رحمه الله امر می کند تا این رساله را از هر کس مخفی بدارد ، ولی نسخه ای از آن را بردارد تا موثقین از اصحابش بر آن مطلع شده یا شفاهاً به اطلاع آن ها برساند. (2)
1- طبرسی این دو روایت را از مسلمات به حساب آورده که این به نوبه ی خود دلالت بر اعتقاد به صحت سند نزد او دارد . و ممکن است که طبرسی به جهت شهرت و وضوح این دو توقیع ، سند آن ها را حذف کرده است، همان گونه که سند بسیاری از روایات را حذف کرده است .
2 - مضامین عالی که در این روایت است و نیز خبرهای صادقی که در آن دوبه آن ها اشاره شده نیز از جمله شواهد صدق این دو توقیع و انتساب به حضرت مهدی علیه السلام است .
و امری که موجب ازدیاد و اطمینان به این دو توقیع است این که محدث بحرانی بعد از آن که اشعار منسوب به امام زمان علیه السلام در رثای شیخ مفید را نقل می کند . که بر قبر او نوشته شده بود ، می فرماید : « این اشعار از امام زمان علیه السلام نسبت به شیخ مفید علیه السلام بعید نیست ، بعد از آن که توقعیاتی از ناحیه حضرت علیه السلام برای شیخ فرستاده شد ، توقعیاتی که مشتمل بر تعظیم و اجلال فراوانی بوده است ... » .
آن گاه می گوید : « شیخ یحیی بن بطریق حلی در رساله ی نهج العلوم الی نفی المعدوم معروف به « سؤال اهل حلب » دو طریق در تزکیه شیخ مفید ذکر کرده است :
الف ) صحت نقل او از ائمه طاهرین علیهم السلام ، آن طوری که در تصانیف او از مقنعه و دیگر کتب ذکر شده است .
ب ) آنچه را که عموم شیعه روایت کرده و مورد قبول قرار داده است که صاحب الامر - صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه - دو نامه به او نوشته است به این نحو که در هر سال یک نامه ، و عنوان نامه ، « به سوی بردار سدید ... » است ، و این بالاترین تعبیر در مدح و تزکیه و ثنای شیخ مفید در گفتار امام امت و جانشین ائمه است .
گفتار ابن بطریق دلالت دارد بر این که این دو توقیع مورد اجماع است . و نیز از کلام طبرسی در مقدمه ی « احتجاج » استفاده می شود که این دو توقیع از قسم احادیثی است که مورد اجماع علما بوده و لذا سند آن دو را ذکر نکرده است .
ابن شهر آشبو در « معالم العلماء » و در ترجمه ی شیخ مفید می گوید :
« صاحب الزمان علیه السلام او را شیخ مفید نامید ... ». (3) ظاهراً مراد او همان چیزی است که در توقیع حضرت به شیخ مفید آمده است . که فرمود : « للأخ السدید و الولی الرشید ، الشیخ المفید ... ».
3- طبرسی در مقدمه ی کتاب « احتجاج » می گوید : « بیشتر روایاتی را که نقل می کنیم سند آن ها را نمی آوریم یا به جهت وجود اجماع بر آن روایت است ، و یا به جهت موافقت آن با دلیل عقل و یا شهرت آن در سیره ها و کتاب ها بین مخالفت و موافق ... ».(4)
این دو توقیع نیز از یکی از این سه احتمالی خالی نیست .
4 مصلحت عمومی نیز اقتضای صدور چنین نامه ها و توقیعاتی را در اوایل عصر غیبت کبری داشته است .
یکی این که حضرت با این نامه ها به جماعت شیعیانش دستورات لازم را برساند و دیگر این که با فرستادن این نامه ها به دست علمای صالح امثال شیخ مفید رحمه الله ریاست و زعامت او را تثبیت کرده ، مردم را به اطاعت از او در عصر غیبت کبری تشویق کند . همان گونه که در نامه ی خود به ابن بابویه خطاب به او فرمود : « یا شیخی ! یا اباالحسن ».
فرستنده ی نامه اول می گوید : این نامه ی را از منطقه ای که متصل به حجاز است آورده است . و از این کلام استفاده می شود که امام در آن هنگام در نواحی حجاز ساکن بوده است ، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ نواحی حجاز ساکن بوده است، و این نامه را توسط برخی از خواص برای شیخ مفید رحمه الله فرستاده اند .
نامه ی دوم نیز در اول ماه شوال سال 412 از ناحیه ی مقدسه برای شیخ فرستاده شد . و در روز پنجشنبه 23 ماه ذی حجه همان سال به دست شیخ رسیده است . یعنی سه ماه و هفت روز کم در بین راه در دست قاصد بوده است .
هر دو خطاب به املای حضرت مهدی علیه السلام و خط برخی از ثقات و معتمدین نزد امام زمان علی السلام بوده همان گونه که از ظاهر رساله اولی و نص رساله دوم استفاده می شود . و آخر هر دو نامه ی مزین به چند سطری کم از خط خود امام است که شهادت و گواهی بر صحت نامه است. امام در آن کلمات به شیخ مفید رحمه الله امر می کند تا این رساله را از هر کس مخفی بدارد ، ولی نسخه ای از آن را بردارد تا موثقین از اصحابش بر آن مطلع شده یا شفاهاً به اطلاع آن ها برساند. (2)
سند دو توقیع
سند این دو توقیع رااز جهاتی میتوان مورد توجه قرار داده و برایاعتبار آن چاره ای اندیشید ، گرچه شیخ طبرسی که تنها ناقل این دو توقیع است آن ها را مرسلاً و بدون سند نقل کرده است .1- طبرسی این دو روایت را از مسلمات به حساب آورده که این به نوبه ی خود دلالت بر اعتقاد به صحت سند نزد او دارد . و ممکن است که طبرسی به جهت شهرت و وضوح این دو توقیع ، سند آن ها را حذف کرده است، همان گونه که سند بسیاری از روایات را حذف کرده است .
2 - مضامین عالی که در این روایت است و نیز خبرهای صادقی که در آن دوبه آن ها اشاره شده نیز از جمله شواهد صدق این دو توقیع و انتساب به حضرت مهدی علیه السلام است .
و امری که موجب ازدیاد و اطمینان به این دو توقیع است این که محدث بحرانی بعد از آن که اشعار منسوب به امام زمان علیه السلام در رثای شیخ مفید را نقل می کند . که بر قبر او نوشته شده بود ، می فرماید : « این اشعار از امام زمان علیه السلام نسبت به شیخ مفید علیه السلام بعید نیست ، بعد از آن که توقعیاتی از ناحیه حضرت علیه السلام برای شیخ فرستاده شد ، توقعیاتی که مشتمل بر تعظیم و اجلال فراوانی بوده است ... » .
آن گاه می گوید : « شیخ یحیی بن بطریق حلی در رساله ی نهج العلوم الی نفی المعدوم معروف به « سؤال اهل حلب » دو طریق در تزکیه شیخ مفید ذکر کرده است :
الف ) صحت نقل او از ائمه طاهرین علیهم السلام ، آن طوری که در تصانیف او از مقنعه و دیگر کتب ذکر شده است .
ب ) آنچه را که عموم شیعه روایت کرده و مورد قبول قرار داده است که صاحب الامر - صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه - دو نامه به او نوشته است به این نحو که در هر سال یک نامه ، و عنوان نامه ، « به سوی بردار سدید ... » است ، و این بالاترین تعبیر در مدح و تزکیه و ثنای شیخ مفید در گفتار امام امت و جانشین ائمه است .
گفتار ابن بطریق دلالت دارد بر این که این دو توقیع مورد اجماع است . و نیز از کلام طبرسی در مقدمه ی « احتجاج » استفاده می شود که این دو توقیع از قسم احادیثی است که مورد اجماع علما بوده و لذا سند آن دو را ذکر نکرده است .
ابن شهر آشبو در « معالم العلماء » و در ترجمه ی شیخ مفید می گوید :
« صاحب الزمان علیه السلام او را شیخ مفید نامید ... ». (3) ظاهراً مراد او همان چیزی است که در توقیع حضرت به شیخ مفید آمده است . که فرمود : « للأخ السدید و الولی الرشید ، الشیخ المفید ... ».
3- طبرسی در مقدمه ی کتاب « احتجاج » می گوید : « بیشتر روایاتی را که نقل می کنیم سند آن ها را نمی آوریم یا به جهت وجود اجماع بر آن روایت است ، و یا به جهت موافقت آن با دلیل عقل و یا شهرت آن در سیره ها و کتاب ها بین مخالفت و موافق ... ».(4)
این دو توقیع نیز از یکی از این سه احتمالی خالی نیست .
4 مصلحت عمومی نیز اقتضای صدور چنین نامه ها و توقیعاتی را در اوایل عصر غیبت کبری داشته است .
یکی این که حضرت با این نامه ها به جماعت شیعیانش دستورات لازم را برساند و دیگر این که با فرستادن این نامه ها به دست علمای صالح امثال شیخ مفید رحمه الله ریاست و زعامت او را تثبیت کرده ، مردم را به اطاعت از او در عصر غیبت کبری تشویق کند . همان گونه که در نامه ی خود به ابن بابویه خطاب به او فرمود : « یا شیخی ! یا اباالحسن ».
پینوشت:
1- احتجاج ، ج2 ، ص 597 - 602.
2- تاریخ الغیبه الکبری ، ص 140 و 141.
3- معالم العلماء ، ص 113 ، رقم 765.
4- مقدمه ی احتجاج ، ص 14.
۹۱/۰۹/۱۴