ترجمه کتاب الفتن ابوصالح سلیلی - بخش ششم
مترجم: محمدهادی هدایت
«بخش 56»رویارویی عرب و عجم:
سمره بن جندب از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: نزدیک است که در پیشاپیش تان انبوهی را از عجم ها (غیر عرب ها) مشاهده کنید سپس خداوند آنها را همچون شیری قوی پنجه قرار می دهد که از شما هراسی ندارند و نمی گریزند، با شما می جنگند ولی دست به غنائم و ثروت های عمومی شما نمی زنند.
«بخش 57»استیلای عجم ها بر عراق:
حذیفه می گوید: به زودی پول و غذا به اهل عراق نخواهد رسید چون عجم ها از این کار ممانعت به عمل می آورند. مانند همین روایت برای اهل شام نیز نقل شده است که رومیان همین بلا را به سر آنها در می آورند.«بخش 58»خطبه مولای متقیان علی علیه السلام معروف به «لؤلؤه»:
این خطبه 15 روز قبل از خروج حضرت علیه السلام از شهر بصره ایراد شده است. در این خطبه پس از بیان اسامی پادشاهان بنی عباس فرمود: فتنه تیره و گردنبند سرخ فام پایان یافت که قائم به حق در میان آنهاست. آن گاه از (نقاب) چهره می گشاید و هفت اقلیم را چون ماهی درخشنده در میان ستارگان چشمک زن روشن خواهد کرد، آگاه باشید که قیام او ده علامت دارد. اولین آن نمایان شدن ستاره دنباله داری است که از نزدیکی مجاری رد می شود و عجب هم نزدیک است! و به دنبال آن فتنه و آشوب برپا می شود این نخستین علامت آن پیشوای ناپیدا است در فاصله ی بین هر یک از این نشانه ها عجایبی رخ می دهد و آن زمان که این نشانه های دهگانه به پایان برسد ماه نورانی نیز در میان این نشانه ها خواهد بود( و زمانی که آن هم به وقوع بپیوندد) کلمه ی اخلاص به یاری خداوند و پروردگار جهان کامل می شود و...«بخش 59»خطبه ای از علی علیه السلام در مورد فتنه ها و بلاها:
سلیلی می گوید: علی علیه السلام بر منبر کوفه برای مردم خطبه می خواند، بعد از حمد و سپاس الهی و ستایش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: درباره ده روز آخر ماه رمضان از من هرچه می خواهید بپرسید(چون) بعد از آن مرا از دست می دهید. آن گاه به بیان وقایع بعد از خود و شهادت حسین علیه السلام و کشته شدن زیدبن علی(رضوان الله علیه) و سوزاندن و بر باد دادن خاکسترش پرداخت و گریست. سپس در مورد نابودی حکمرانی امویان و دولت عباسیان و فتنه ها بعد از آنها سخن گفت و فرمود: اول این کار با سفیانی است و نهایت و فرجامش نیز با سفیانی است، عرض کردند: این دو سفیانی چه شخصیت هایی هستند؟ فرمود: اولین سفیانی صاحب هجر( نام شهری نزدیک مدینه، به بحرین نیز اطلاق می شود) و دومی صاحب سرزمین شام است.سلیلی می گوید: سفیانی اول همان ابوطاهر سلیمان بن حسن قرمطی است آن گاه از پادشاهان عباسی نامی به میان می آورد و بیان می کند که آن چه به او رسیده است از کلمات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است و از شیعیان و دوستدارانش یاد می کند و آنها را می ستاید و می گوید: مردم آنها را کافر می پندارند ولی در پیشگاه الهی در زمره نیکان و صالحانند، مردم آنها را دروغگو می دانند ولی در پیشگاه الهی راستگو می باشند مردم آنها را پلید می شمارند ولی در پیشگاه الهی پاکیزه اند. مردم آنها را از لعنت شدگان به حساب می آورند ولی آنها نزد بارگاه الهی از نیکوکاران و رادمردانند. مردم آنها را ستمگر می دانند ولی در پیشگاه الهی عدالت پیشه به شمار می آیند. آنها با ایمانشان رستند و این منافقان اند که زیان کار شدند و این ها حالات و خصوصیات شیعیان آن حضرت است.
«بخش 60»سخن پیامبر در مورد فتنه زوراء، کوفه، مدینه و شعیب صالح و مهدی علیه السلام:
معاذبن جبل می گوید: من و ابوعبیده جراح و سلمان به انتظار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودیم. حوالی ظهر آن حضرت را دیدیم که با صورت برافروخته و هراسان به پیش ما آمد و فرمود: چه کسی آنجا است؟ آیا ابوعبیده و معاذ و سلمانید؟عرض کردیم آری ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم! حضرت از فتنه ها یاد کردند و فرمودند: فتنه به شهر زوراء می رسد و چه کشته هایی که به بار نمی آورد! و چه اموالی که به تاراج نمی رود و چه ناموس هایی که پرده عفتشان دیده نمی شود! خدا رحمت کند آن که در آن هنگامه به زنان بنی هاشم پناه دهد که آنها ناموس و اهل حرم من هستند. این فتنه ها به سلطان «ذی الغریین» می رسد. گروهی جوان از متن مردم سر به شورش می گذارند و در نتیجه مردان کشته و شکم زنان بنی هاشم دریده می شود. زمانی که این اتفاقات به وقوع بپیوندد به قله کوه ها و کوهستان ها پناه ببرید. این امر به اندازه زمان بارداری یک زن طول می کشد. پس از آن یک نفر از قبیله بنی تمیم بنام شعیب بن صالح با پرچم سیاه به یاری دین الهی می آید و در بین رکن و مقام( در مسجدالحرام) با مهدی علیه السلام بیعت می کند. خداوند شهرهای شعیب را آباد سازد.
«بخش 61» ذکر نام امام مهدی علیه السلام در کتاب های آسمانی:
از شعیب الحنائی که مطالعات بسیاری داشت روایت شده: به خدا قسم اگر می خواستم نام مهدی و خصوصیات و مکانی را که از آن ظهور می کند بیان می کردم. اما طبق آن چه که در کتاب آمده کسی که این مطالب را به دیگری خبر دهد ملعون است. ابی سعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده: زمین آکنده از ستم و ظلم می شود تا فردی از خاندانم قیام می کند و در هفت یا نه سال حکومتش آن را پر از عدل و عدالت می نماید.«بخش 62» امام مهدی علیه السلام در روایات اهل سنت:
ابی سعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده: فردی از خاندانم قیام می کند که پیشانی روشن و سفید و بینی کشیده ای دارد و زمین را از عدل و داد پر می کند همان گونه که از ستم و جور انباشته شده بود و هفت سال در قید حیات خواهد بود. عفان را دیدم که به همین عدد اشاره می کرد.«بخش 63»نشانه هایی منقول از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم:
با کشته شدن نفس زکیه، مهدی علیه السلام قیام می کند و با کشته شدن او زمینیان و آسمانیان بر آنها خشمناک و غضبناک می شوند. مردم با اشتیاق بر گرد او جمع می شوند چنان که عروس نزد داماد خود می شتابد و اوست که زمین را آکنده از عدالت می کند. در آن زمان آسمان باران هایی را که در خود نگه داشته است فرو می ریزد و زمین(تخم) گیاهان نهفته ی درون خود را می رویاند و امت من از چنان نعمت هایی بهره مند می شوند که تا حال سابقه نداشته است.«بخش 64»نام حضرت مهدی علیه السلام و عدالت:
زربن عبدالله از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: مردی از خاندانم که هم نام من است و خلق و خوی مرا دارد، زمین را از عدل و داد پر می کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است.«بخش 65» اگر یک روز هم از عمر دنیا باقی مانده باشد:
عثمان بن عبدالله از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: اگر یک روز هم از عمر دنیا باقی مانده باشد خداوند این روز را آن قدر طولانی می کند که مردی هم نام من و با خلق و خویی همچون منش من به قدرت می رسد.پدر او نیز همنام پدرم است، زمین را از عدل و داد انباشته می کند همان گونه که ظلم و ستم همه جا را گرفته بود.
«بخش 66» ندای آسمانی:
مغیره بن عبدالرحمن می گوید: به مادر سالخورده و پیرم گفتم: به خدا سوگند با فتنه ابن زبیر مردم هلاک خواهند شد. گفت: نه پسرم! بعد از این فتنه، فتنه دیگری رخ می دهد که موجب هلاک مردم می شود و به گونه ای خواهد بود که نظام زندگی مردم را درهم می ریزد و این وقایع تا زمانی ادامه می یابد که منادی آسمانی بانگ می دهد: فلانی پسر فلانی را دریابید( و به پیش او بروید).«بخش 67» زمان قیام:
سمیر می گوید: در ماه رمضان صدایی به گوش می رسد، در شوّال هیاهو و غوغایی برپا می شود( یا خوشبختی و سعادت دست نیافتنی می شود) در ذی القعده در میان قبایل جنگ و درگیری برپا می شود، در ذی الحجه حاجیان غارت می شوند و اگر بخواهید شما را از حوادث محرم آگاه می کنم. به او گفتیم: چه خواهد شد؟ گفت: منادی از آسمان بانگ می دهد: آگاه باشید فلانی بهترین آفریده الهی است به او گوش فرادهید و از او اطاعت کنید. همچنین روایت شده است: مهدی از روستایی به نام «کرعه» قیام می کند.«بخش 68» مدت عمر حضرت مهدی علیه السلام:
ابی سعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: مهدی علیه السلام حداقل هفت و حداکثر هشت یا نه سال عمر می کند. امت من از آن چنان نعمت هایی برخوردار می شوند که تا آن زمان مانند آنها را به خود ندیده اند و نیکوکار و بدکار در استفاده از آنها فرقی ندارند. آسمان باران های خود را بر آنها فرو می ریزد و زمین تمامی گیاهان را می رویاند و مال و ثروت( آن چنان بی ارزش می شود که) بدست کسی برسد، آنها را دور می ریزد.«بخش 70» فتوحات امام مهدی علیه السلام:
حذیفه بن یمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: درست در سال 350 منادی از آسمان بانگ می دهد که خداوند به حکومت ستمگران و منافقین و پیروانشان پایان داد و بهترین پیرو محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به فرمان روایی شما برگزید. در مکه به او ملحق شوید او مهدی است و نامش احمدبن عبدالله است. عمران بن حصین عرض کرد: ویژگی ها و احوالاتش را برای ما بگو. فرمود: از فرزندان من است( و در شکل و شمایل)گویا فرزندی از فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام است. زمانی ظهور می کند که رنج و بلا امتم را در برگرفته است. 40 ساله است و رنگ صورتش مانند رخسار عرب ها است و گویا( از شدت نور)ستاره درخشنده ای است. زمین را از عدل و داد پر می کند همان گونه که از ظلم و جور انباشته شده بود. او مالک سرزمین های کفر چه در بخش قسطنطنیه و چه در بخش روم می شود. مردمانی نیکوکار و غیر از آنها از شام به پیشگاه او می آیند که دل هایشان همچون آهن استوار است، شیران روز و خدا ترسان دائم شباهنگام. گروهی از یمنیان پیش او می آیند و در بین رکن و مقام با او بیعت می کنند. از مکه به سمت شام روانه می شود و زمینیان و آسمانیان و پرندگان و ماهیان از وجود او غرق در سرور و خوشی اند.این که راوی می گوید« درست در سال 350» قیام می کند، برخلاف چیزی است که ما به آن معتقدیم و در سایر روایات بحثی از تعیین زمان نشده است و همچنین مطلبی را که در مورد نام حضرت «احمدعبدالله» نقل کرده است مخالف روایت معتبر است هرچند که می شود آن را به تأویل برد و توجیه کرد ولی به هر حال ما به خاطر حفظ امانت در نقل حدیث دخل و تصرفی انجام ندادیم و احادیثی که زمانی را برای ندای آسمانی تعیین نمی کند می آید.
«بخش 71»شهر انطاکیه:
تمیم داری می گوید به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردم: در سرزمین عجم(غیر عرب ها) از شهری به نام انطاکیه عبور می کردم و تاکنون شهری را به بزرگی آن ندیده ام. ابری بر آسمان این شهر نمی گذرد مگر آن که باران های خود را فرو می ریزد. فرمود: در غار ثور که در یکی از کوه های این شهر واقع است، قسمت هایی از الواح( تورات)موسی علیه السلام و قسمتی از عصای او و تکه هایی از تابوت سفینه در آن قرار دارد. ابرهای شرقی، غربی، کوفی و آنهایی که از سمت قبله می وزند، دوست دارند تا برکات خود را بر سر این شهر فرو ریزند. طولی نخواهد کشید که فردی از اهل بیتم هم نام و هم خلق و خوی من که نام پدرش همنام پدرم می باشد خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر می کند همان گونه که از ستم پر شده بود.«بخش 72» خواری دشمنان خدا در دنیا:
اسباط از سدی در مورد تفسیر آیه «لَهُمْ فِی الدُّنیا خِزیٌ»(4) نقل می کند: خواریشان در دنیا با ظهور مهدی است زمانی که به دست او قسطنطنیه فتح شود و آن را به قتل برساند و این خواری در رسوایی دنیایی شان است.«بخش 73»ویرانی زوراء:
ابن عباس می گوید: بادی سرخ رنگ در زوراء شروع به وزیدن می کند که مردم تا به حال چنین چیزی را ندیده اند، از ترس به علماء و دانشمندانش پناه می برند اما مشاهده می کنند که به شکل میمون و خوک درآمده اند، چهره شان سیاه و چشمانشان کبود شده است.«بخش 74»مصیبت های ماه رمضان:
ابن مسعود از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده: صیحه آسمانی در ماه رمضان مقارن با نبردهای ماه شوال است. در ذی القعده قبایل به جان یکدیگر می افتند، در ذی الحجه و محرم خون ها ریخته می شود، و چه محرمی است، دریغا و ای دریغا که مردم بسیار زیادی به کشتار خواهند شد. عرض شد: چیست؟ فرمود: ظهر روز جمعه پانزده ماه مبارک رمضان، زمانی که شروع ماه رمضان شب جمعه باشد. به گونه ای است که خوابیده را بیدار و نشسته را بلند می کند و زنان آراسته پرده نشین را از پشت پرده ها بیرون می کشد. در آن سال زلزله و سرمای فراوانی رخ خواهد داد. در چنین ماه رمضانی، روز جمعه بعد از نماز صبح روز پانزدهم، به خانه یتان بروید و در و پنجره های خانه و اتاق خود را ببندید و خود را بپوشانید، گوش هایتان را بگیرید( تا نشنوید) زمانی که آسمانی را احساس کردید به سجده درافتید و بگویید:« سبحان القدوس سبحان القدوس ربنا» اگر کسی چنین کند نجات می یابد و کسی که این کارها را انجام ندهد هلاک می شود.«بخش 75» خرابی ماه رمضان:
ابی هریره از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده: خرابی( یا صدایی) در ماه رمضان خواهد افتاد که خوابیده را از خواب بیدار می کند و موجب ترس یا فرار بیدار می شود، پس از آن گروهی در شوال نمایان می شوند، آن گاه در ماه ذی القعده جنگ و جدالی رخ خواهد داد در ماه محرم، اموال حاجیان غارت و حرمت ها شکسته می شود. در صفر صدایی طنین انداز می شود. در ربیع الاول قبایل مختلف با هم درگیر می شوند و شگفتی و تعجب بسیار از رویدادهای بین دو ماه رجب و جمادی!«بخش 76»توصیفات علی علیه السلام در مورد امام مهدی علیه السلام:
امام موسی کاظم از پدرشان و ایشان از پدربزرگشان نقل می کنند: حسین بن علی علیه السلام به نزد امیرالمؤمنین و گروهی از کسانی که در آن مجلس با حضرت نشسته بودند آمد. حضرت فرمود: این فرد سید و آقای شماست و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را با این لقب خوانده است. از نسل او فرزندی خواهد بود که در شکل و شمایل، اخلاق و رفتار به من بسیار شبیه است، زمین را پر از عدل و داد می کند به همان صورت که از ظلم و ستم انباشته شده بود. از حضرت علیه السلام سؤال شد: این اتفاق چه زمانی رخ خواهد داد؟ فرمود: هیهات (به این زودی رخ نمی دهد) بلکه زمانی واقع خواهد شد که همان طور که زن ران خود را برای شوهر ظاهر می کند، شما از دینتان برگردید.پایان بخش ششم / راسخون