نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

نورالأصفیاء

مسجدومجتمع فرهنگی،آموزشی وپژوهشی حضرت نورالأصفیاء عجل الله تعالی فرجه الشریف

نورالأصفیاء
آخرین نظرات

ترجمه کتاب الفتن ابوصالح سلیلی - بخش پایانی

يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۳۳ ق.ظ

بسم الله ...

ترجمه کتاب الفتن ابوصالح سلیلی

نویسنده: السید ابن طاووس
مترجم: محمدهادی هدایت

«بخش 77» ویژگی های یاوران مهدی علیه السلام:

ابی یحیی الحکیم می گوید: شنیدم که علی علیه السلام می فرمود: تمامی یاران و یاوران مهدی جوانند و پیرمرد در جمعشان وجود ندارد.

«بخش 78»فتوحات حضرت مهدی علیه السلام و منادی آسمانی:

ابوهریره از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: عمر دنیا به سر نخواهد آمد تا این که مردی از خاندان من ظهور خواهد کرد و حتی اگر فقط یک روز تا پایان دنیا مانده باشد خداوند آن روز را آن قدر طولانی خواهد کرد تا( او بتواند) قسطنطنیه را فتح کند.
راوی حدیث حذیفه بن یمانی که قبلاً گذشت- می گوید: بعد از آن در مورد سفیانی و جریاناتش تا زمانی که فراریان به کشور روم را در دروازه دمشق گردن می زند، سخن گفت و گفت: در آن هنگام منادی آسمان ندا می دهد: ای مردم! خداوند حکومت ستمگران و منافقین و پیروانشان را برانداخته است و بهترین فرد را در میان مسلمانان به رهبری شما منصوب کرده است. به مکه بروید و خود را به او برسانید چون او همان مهدی است و نامش احمد بن عبدالله است. آن گاه در مورد جمع شدن مردم بر گرد سفیانی کنار دریاچه طبریه سخن گفت و همچنین مطالبی در مورد سه پشتیبان مهدی در کشورگشایی هایش بیان کرد. هر که بخواهد اطلاعات بیشتری در این مورد کسب کند به اهل کتاب مراجعه نماید.

«بخش 79» سپاهیان حضرت مهدی علیه السلام:

اصبغ بن نباته می گوید:‌امیرالمؤمنین علیه السلام برای مردم خطبه ای ایراد کرد و در مورد شخص او، سپاهیانش و نام هایشان سخن گفت. ابوخالد حلبی( و شاید ابوخالد کابلی باشد) عرض کرد: ای امیرالمؤمنین! ویژگی های او را برایمان بیان کن. فرمود: او از همه مردم در شکل و شمایل، خلق و خوی و زیبایی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شباهت بیشتری دارد. نمی خواهید یاران او و تعداد آنها را به شما بگویم؟ عرض کردیم بلی. فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که اولین فرد آنها از شهر بصره و آخرین نفرشان از یمامه است. علی علیه السلام شروع به شمردن کرد و مردم هم آنها را می نوشتند. آن گاه فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تا سیصد و سیزده نفر، به تعداد جنگاوران جنگ بدر، برایم شمردند. خداوند از مشرق و مغرب زمین در کمتر از یک چشم به هم زدن آنها را در مسجد الحرام دور هم جمع می کند، وقتی چشمشان بر آنها می افتد با خود می گویند: « قَد کَسَبنا السفیانی» پس از آن به نزد مردم مکه می روند و به عده ای می نگرد که بر گرد کعبه شده اند. تاریکی و ظلمت از میان آنها رخت بربسته است و صبح بر آنها دمیده است و در جمع خودشان فریاد می زنند: النجاه( شاید مقصودشان این است نجات یافتیم) بهترین و شریف ترین مردمان(‌به آن منظره) نگاه می دوزند و حاکمانشان در فکر فرو می روند. گویا هم اکنون به آنها می نگرم و می بینم که شکل و زیّ آنها، زیبایی شان و لباسشان یکسان و یکدست است، گویا به دنبال گمشده و از دست رفته ای می گردند و گیج و سرگردانند. هنگامی که مردی پوشش کعبه را کنار می زند و به سمت آنها می آید، مردی که از تمام مردم در آفرینش، خلق و خو،‌ زیبایی و جمال به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شباهت بیشتری دارد آنها به او می گویند: تو مهدی هستی؟ به آنها پاسخ می دهد:‌ من مهدیم!
با من در مورد انجام دادن 40 خصلت بیعت کنید و شما هم ده چیز را با من شرط کنید. در این هنگام احنف به ایشان عرض کرد: مولای من! این خصلت ها چه هستند؟ امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: با او بیعت می کنند: تا دزدی نکنند، زنا نکنند، کسی را (به ناحق) نکشند، هتک حرمت جایی و یا کسی را نکنند، به مسلمانی فحش ندهند، به هیچ خانه ای هجوم نبرند، کسی را جز بر اساس حق و عدالت نزنند، بر مرکب های لاغر و فرتوت سوار نشوند، با طلا خود را نیارایند، لباس خز و حریر به تن نکنند، کفش های بسته نپوشند، از مسجدی خارج نشوند( و شاید اصل آن« مسجدی را خراب نکنند» باشد)، راه را بر هیچ رهگذری نبندند، به هیچ یتیمی ستم نکنند، هیچ راهی را ناامن و خوفناک نسازند، حیله گری و مکر و نیرنگ را به کنار بگذارند، اموال یتیمان را به ناحق حیف و میل نکنند. لواط و این قبیل کارها را نکنند، شراب و باده ننوشند، خیانت در امانت نکنند، به وعده های خود وفا کنند، غذا چه گندم و چه جو را احتکار نکنند، کسی را که پناه می آورد نکشند، شکست خورده را تعقیب نکنند، خونی را به (ناحق) بر زمین نریزند، زخمیان را نکشند، لباس های زبر بر تن کنند، خاک را متکا و بالشت خود قرار دهند، از (نان) جو تناول کنند، به کم قناعت کنند، تا جایی که می توانند در راه خدا مجاهدت کنند، از عطرها و بوهای خوب (استفاده کنند) و ببویند، نجاست ها و پلیدی ها را ناپسند بدانند.
اما او هم با آنان شرط بست تا همنشینی برنگزیند هر کجا بروند با آنها همراهی کند، آنجایی که آنها می خواهند در آنجا حضور داشته باشد. به کم قناعت کند و به یاری خداوند زمین را همان گونه که از ستم پر شده بود از عدالت پر و آکنده نماید و آن گونه که شایسته ی مقام خداوند باشد او را عبادت کند. (و کار او آغاز می شود) خراسان به تصرف حضرت درمی آید، یمنیان مطیع حضرت می شوند و لشکرهایشان از او استقبال می کنند، سواران همدان، خولان و جده او را به سمت اوس و خزرج می برند. بواسطه سلیمان قدرت اش تقویت می شود. طلایه دار سپاهش عقیل و علی اند و قلب لشکر بدست حرث است. خداوند بر سپاهیانش به مرور می افزاید و با پیوستن قبیله مصر پشتگرمی( بیشتری) پیدا می کند. در جلوی او به راه می افتند اما در این میان قبیله های بجیله، ثقیف، ‌مجمع و غداف با او به مخالفت برمی خیزند ولی سپاهیان حضرت راه خود را در پیش می گیرند و سرزمین فتنه ها را پشت سر می گذارند. در این وقت حسنی به همراه دوازده هزار نفر به او ملحق می شوند، حضرت به او می گویند:‌ من از تو شایستگی و لیاقت بیشتری برای رهبری( این نهضت و سپاهیانش)دارم. حسنی به او می گوید: (اگر این طور است) نشانه ای را نشان بده تا حرف تو را اثبات کند. حضرت به پرنده ای اشاره می کند آن پرنده به امر حضرت به شانه حضرت می نشیند و همچنین ترکه در دستش را در زمین فرو می کند، شاخه شروع به رشد و سرسبز شدن می کند و مثل درخت شاخه شاخه می شود. حسنی به همراه سپاهیانش به حضرت سر تسلیم فرو می آورند و خودش در رأس سپاه قرار می گیرد. فریادی در شهر دمشق طنین انداز می شود: اعراب حجاز علیه شما گرد هم آمده اند. سفیانی به یاورانش می گوید: حرف و سخن این گروه چیست؟! آنها به او می گویند: آنها کم توان و قدرت نظامی هستیم. برای مقابله با آنها ما را به آن منطقه اعزام کن! حنف به او عرض کرد: سفیانی از چه قومی است؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: او از طایفه بنی امیه است و دایی های او کلبند. او عنبسه بن مره بن کلیب بن سلمه بن عبدالله عبدالمقتدر بن عثمان بن معاویه بن ابی سفیان بن حرب بن امیه بن عبدالشمس است. شرارت و کارهای زشت او از همه بندگان خداوند بیشتر است، در میان زندگانی کسی از او بیشتر مورد لعن و نفرین و ستمکارتر از او نیست، با سواران و اطرافیان و فرماندهان و سپاهش که به صد و هفتاد هزار نفر بالغ می شوند در کنار دریاچه طبریه اردوگاه می زند. مهدی در حالیکه جبرئیل در پیشاپیش اوست از چپ و راست به طرف او می روند( تا او را در حلقه ی محاصره درآورند).
حضرت لشکرش را شبانه حرکت می دهد و در روشنی هوا پنهان می شوند مردم هم به دنبال او به راه می افتند. تا کنار دریاچه طبریه با سفیانی مواجه می شوند. خداوند بر سفیانی خشم می گیرد و آفریدگان الهی به خاطر خشم و غضب الهی بر او غضبناک می شوند. پرندگان با بال هایشان و کوه ها با سنگ ها و صخره هایشان و ملائکه با هیاهو و صدای خود بر او حمله ور می شوند و هنوز ساعتی نگذشته است تا تمامی سپاه سفیانی به جز خودش به هلاکت می رسند. حضرت او را دستگیر می کنند و او را زیر درختی که شاخه هایش تا روی دریاچه گسترده شده گردن می زند و شهر دمشق را به تصرف خود درمی آورند. پادشاه روم با صد هزار صلیب که در زیر هر صلیب ده هزار نفر قرار دارد، به زور طرسوس را فتح می کند و ثروت ها و دارایی هایش را چپاول می کند و مردم را به اسارت می برد. خداوند جبرئیل را به منطقه مصیصه می فرستد تا( آن را از زمین بکند) و در بین آسمان و زمین معلق کند. پادشاه روم و سپاهیانش به منطقه ای که مصصیه قبلاً در آن قرار داشت می رسند و با خود می گویند: پس این شهری که رومیان و مسیحیان از آن می ترسیدند کجاست؟! در این هنگام صدای خروس ها و پارس سگ ها و شیهه اسبان را بالای سرشان می شنوند( و همین طور نویسنده حدیث را بیان می کند) ابن طاووس می گوید: ما عین جملاتی را که سلیلی در کتاب خود آورده است بیان نمودیم.

«بخش 80» حکمرانی صاحب الزمان علیه السلام:

عبدالله از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: اگر از عمر دنیا به جز یک شب باقی نمانده باشد خداوند آن قدر آن را طولانی می کند تا مردی که خود او همنام من و پدرش همنام پدر من است حکمران این امّت شود، زمین را از عدل و داد پر کند همان گونه که از ستم و جور انباشته شده بود. بیت المال را بین مسلمانان بطور مساوی تقسیم می کند. خداوند بی نیازی و غنای درونی را به دل های آنها باز می گرداند به صورتی که فردی از حضرت مالی را طلب می کند حضرت به او می گویند تا به نزد خزانه دار برود. او هم آن قدر مال به او می دهد که آن فرد به او می گوید، دیگر کافی است(مدتی بعد) مال را باز می گرداند و می گوید: به این مال احتیاجی ندارم، ولی به او می گویند: ما مالی را که داده ایم پس نمی گیریم. مهدی هفت یا نه سال حکومت می کند و پس از مرگ و وفات او دیگر هیچ خوبی و خیری در زندگی دنیوی نخواهد بود.
معاذبن جبل از حضرت صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: حماسه بزرگ، فتح شهر قسطنطنیه است و شورش دجّال هفت ماه به طول خواهد انجامید.

«بخش 81» دجّال و حوادث مرتبط با او:

ابی امامه باهلی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روزی برای مردم سخنرانی ایراد کردند و این آخرین خطبه و سخنرانی ایشان بود و در آن از دجّال یاد کرد و فرمود: در آن روزگاران مرد شایسته ای برای مردم نماز را اقامه می کند. از او می خواهند تا نماز صبح را اقامه کنند. زمانی که تکبیره الاحرام را می گوید و قامت به نماز می بندد عیسی بن مریم از آسمان ها بر زمین فرود می آید، هنگامی که حضرت عیسی بن مریم را مشاهده می کنند چند گام به عقب می نهند تا عیسی علیه السلام امامت جماعت را برعهده بگیرد. او دستش را بین شانه های او می گذارد و به او خطاب می کند: نمازت را ادامه بده چون این نماز به خاطر تو اقامه شده است. عیسی بن مریم علیه السلام نیز پشت سر او به نماز می ایستد آن گاه امر می کند: درها را بگشایید! (شاید منظور این است: نبرد را شروع کنید!). در آن وقت هفتاد هزار سپاهی یهودی تا دندان مسلح تحت امر دجّال اند. تا نگاه او بر عیسی می افتد همچون سرب بر روی آتش و یا برف درون آب ذوب می شود. عیسی به تعقیب او می پردازد و می گوید: ‌باید ضربه ای را به تو بزنم که آن را هرگز از دست نمی دهم. سرانجام او را در کنار دروازه شرقی می یابد و به هلاکت می رساند. هر موجودی اعم از درختان، سنگ ها و سایر موجودات زنده هنگامی که یک نفر یهودی در پناه آنها پنهان می شود به امر خداوند به سخن درمی آید و می گوید: ای بنده مسلمان خدا، این فرد کافر است او را به درک واصل کن! تمامی موجودات جز درخت غرقده( یا فرقد) که از درختان یهودیان است به سخن درخواهند آمد. عیسی در میان امّت من همچون قاضی و حاکم عدالت پیشه و رهبری دادگر صلیب را درهم خواهد شکست و خوک را خواهد کشت و جزیه را برقرار خواهد کرد و از گرفتن صدقه سرباز خواهد زد و نه گاوی و نه گوسفندی( و هیچ حیوانی) را اذیت و آزار نخواهد کرد. کینه توزی ها و دشمنی ها را از بین خواهد برد و درندگی و گزندگی موجودات از بین می رود تا آنجا که کودکی دستش را در دهان مار فرو می برد ولی گزندی به او نمی رساند و دختربچه ای با شیری مواجه می شود و آسیبی به او نمی رساند و شتر آن قدر رام و مطیع او خواهد شد گویا که سگ اوست. گرگ در گله ی گوسفند مانند سگ خواهد بود و دین اسلام سرتاسر زمین را فرا خواهد گرفت و حکمرانی کافران را از آنها می گیرد و حکومت و پادشاهی جز برای خداوند و دین او نخواهد بود. زمین با رویاندن تمام گیاهانش مانند عهد حضرت آدم علیه السلام همچون پارچه ای نقره فام خواهد شد و چند نفر با هم در خوردن یک خیار یا انار شریک می شوند و همگی سیر می شوند. اسب به قدری ارزان می شود که به چند درهم می توان آن را خریداری کرد. (معنی این حدیث این است که مردم نیازی به جهاد و نبرد ندارند و آراسته و متخلق به صفات زاهدان و رویگردانان از حیات دنیوی می شوند).

«بخش 82»ظهور دجّال از خراسان و همراهان او:

ابوسلیمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: دجّال از شرق و از شهری بنام خراسان قیام می کند گروهی با صورت هایی که همچون سپرهای آهنین است از او فرمان برداری می کنند.

«بخش 83»اقتدای حضرت عیسی به حضرت مهدی علیه السلام:

حذیفه بن یمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: ایشان در مورد «فتنه ها» به تفصیل سخن گفتند و فرمودند: امتی که من آغاز آنها هستم و عیسی آخرشان است رستگارند. عیسی در پشت سر مردی از نسل من نماز می خواند، زمانی که نماز صبح را می خواند عیسی برمی خیزد و تبعیت خود را از آن فرزندم اعلام می کند. عیسی علیه السلام چهل سال در دنیا زندگانی می کند.

«بخش 84»آتشی در حجاز:

ابی هریره از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند: تا آتش بزرگی در حجاز برپا نشود و از شدت نور آن گردن شتران در بصره روشن نشود، ساعت موعود فرا نخواهد رسید.
ابن طاووس می گوید: این آخرین مطالبی است که از کتاب فتن سلیلی نقل نمودیم و در روز پنج شنبه، سیزدهم ذی الحجه سال 682هجری به پایان رسید. صلوات و درود خدا بر سرور نیکوکاران محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان پاک و مطهر و هدایت گر و هدایت شده او! آمین!

پی‌نوشت‌ها:

1.صف(61)، آیه 8.
2.نساء(5)، آیه 54.
3. تغابن(64) آیه 7.
4.مائده(5)آیه 41.

منبع:
منبع مقاله : ابن طاووس، علی بن موسی؛ (1387)، فتنه ها و مصیبت ها در زمان ظهور حضرت مهدی(عج)= الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر(عج)، محمدهادی هدایت، تهران، سفیر صبح، چاپ اول.
راسخون



۹۱/۱۰/۲۴
منتظران ظهور/ مجتبی دهقانی پوده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">