بسم الله
بسم الله
بسم الله
بسم الله ...
اهمیت اربعین از کجاست ؟ صرف اینکه چهل روز از شهادت شهید می گذرد ، چه خصوصیتی دارد ؟ اربعین خصوصیتش به خاطر این است که در اربعین حسینی یاد شهادت حسین زنده شد و این چیز بسیار مهمی است . شما فرض کنید اگر این شهادت عظیم در تاریخ اتفاق می افتاد یعنی حسین بن علی و بقیه شهیدان در کربلا شهید می شدند ، اما بنی امیه موفق می شدند همانطور که خود حسین را و یاران عزیزش را از صفحه روزگار برافکندند و جسم پاکشان را در زیر خاک پنهان کردند ، یاد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهای بعد محو کنند .ببینید در این صورت آیا این شهادت فایده ای برای عالم اسلام داشت ؟
بسم الله
بسم الله
روز هفتم ماه صفر در تقویم های رسمی کشور به عنوان روز ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام) نامگذاری شده است. اما این روز در میان کلیه شیعیان جهان به خصوص در شهر قم به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) است و علمای شیعه بیش از 5 قرن است که به این موضوع ملتزم بوده اند.
سابقه این موضوع در شهر قم از زمان حضرت آیت الله حائری شیرازی است و هنوز هم علما و مراجع بر اساس همان سنت، روز هفتم صفر را روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) می دانند.
در کلیه دفاتر مراجع در قم از جمله دفتر آیت الله مکارم شیرازی، دفتر آیت الله وحید خراسانی و دفتر آیت الله نوری همدانی، مجلس عزاداری برپا می شود و جلسات درس آیات عظام وحید خراسانی و نوری همدانی در این روز تعطیل است.
در بعضى روایات آمده است : حضرت سکینه علیها السلام در روز عاشورا به خواهر سه ساله اى (که به احتمال قوى همان رقیه علیها السلام باشد) گفت : بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم برود کشته بشود(سلام الله علیها).
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن بسیار اشک ریخت و آنگاه رقیه علیها السلام صدا زد : بابا! مانعت نمى شوم . صبر کن تا ترا ببینم (سلام الله علیها) امام حسین علیه السلام او را در آغوش گرفت و لبهاى خشکیده اش را بوسید. در این هنگام آن نازدانه ندا در داد که :
العطش العطش ، فان الظما قدا احرقنى بابا بسیار تشنه ام ، شدت تشنگى جگرم را آتش زده است . امام حسین علیه السلام به او فرمود : کنار خیمه بنشین تا براى تو آب بیاورم آنگاه امام حسین علیه السلام برخاست تا به سوى میدان برود، باز هم رقیه دامن پدر را گرفت و با گریه گفت : یا ابه این تمضى عنا؟
بابا جان کجا مى روى ؟ چرا از ما بریده اى ؟ امام علیه السلام یک بار دیگر او را در آغوش گرفت و آرام کرد و سپس با دلى پر خون از او جدا شد . (وقایع عاشورا سید محمد تقى مقدم ص 455 و حضرت رقیه علیه السلام تالیف شیخ على فلسفى ص 550)
بسم الله
یکم صفر
1ـ وقوع جنگ صفین
روز اول ماه صفر سال 38 هـ .ق. جنگ صفین رخ داد. ماجرا از آن جا آغاز شد که مولای متقیان امام علی (علیه السلام) پس از آن که با پافشاری مردم خسته از جور و بی عدالتی و تشنه عدالت علوی، خلافت ظاهری را پذیرفتند، همان گونه که به مردم وعده کرده بودند از هیچ تخلف و ظلمی چشم پوشی نکردند؛ به همین علت در نخستین روزهای خلافت خود، دستور عزل معاویه که صلاحیت حکومت را نداشت صادر فرمودند؛ ولی او با قلدری تمام از دستور امیرمؤمنان (علیه السلام) سرپیچی کرد و به کار شکنی و تضعیف حکومت مولا علی (علیه السلام) پرداخت؛ لذا حضرت پس از پایان یافتن فتنه جمل خود را برای سرکوبى این طغیانگر ظالم آماده ساختند.
بسم الله
بسم الله
بسم الله
بسم الله
بسم الله
روزی گروهی در مجلس او نشسته بودند، از درون خانه بانگ شیونی شنیده شد. امام به درون رفت. سپس بازگشت و آرام بر جای خود نشست. حاضران پرسیدند: مصیبتی بود؟ امام پاسخ داد: آری. آنها به او تسلیت گفتند و از شکیبایی او به شگفت آمدند. امام گفت: «ما اهل بیت، خدا را در آنچه دوست داریم، اطاعت می کنیم و در آنچه ناخوش داریم، سپاس می گوییم».(1)